یادداشت محمدرضا شمس اشکذری

        «می‌گفتم ما ده سال در عراق مفقودالاثر بودیم، حالا هم در ایران مفقودالاثریم!» 
کتیبه‌ای بر آسمان، خاطرات تلخ و شیرین سرتیپ دوم خلبان اکبر صیاد بورانی است، از دوران کودکی در انزلی تا دوره‌های خلبانی در آمریکا، ازدواج، نیروی هوایی پیش از انقلاب، انقلاب و سپس آغاز جنگ، اسارت، زندان ابوغریب، زندان الرشید و بازگشت به وطن.

در جنگ تحمیلی حدود پنجاه و پنج تن از خلبانان ما اسیر شدند و در خاطرات این عزیزان منطقا نمی‌شود از همه اسرای دیگر یاد کرد اما  خیلی خیلی بعید است که در این خاطرات  یادی از اکبر صیاد بورانی نشود. خیاطی، نقاشی، بنایی، ساخت وسایل مختلف و ... از کارهایی بودند که ایشان در اسارت و بدون هیچ امکاناتی انجام می‌دادند. ویژگی خوب دیگری که خاطرات ایشان دارد، دقت نظر ایشان و توصیف دقیق و کامل همه چیز است. البته با این طول و تفصیل،  «کتیبه‌ای بر آسمان» برای من اصلا خسته‌کننده نبود. بیشتر آن را در قطار و در ماشین راه خواندم.
تنها چیز ناخوب در مورد کتاب به نظرم نام آن است که هیچ نکته‌ی خاصی ندارد و به هیچ مطلبی در کتاب هم اشاره نمی‌کند. فقط یک واژه‌ی بی‌ربطی به اضافه آسمان است.
در پایان، بسیار خدا رو شاکرم که خاطرات این امیر سرافراز ارتش پس از سال‌ها بالاخره گردآوری و چاپ شد و از ته دل اندوهگینم که چرا هیچ مصاحبه یا فیلمی از ایشان در اینترنت نیست.
آرامش و آمرزش پروردگار ارزانی‌شان باد و درود بر خانواده قهرمان و فداکار ایشان.
      
27

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.