یادداشت هانیه
1403/6/25
سگ ها همه به بهشت می روند. داستان مردی ۴٢ ساله که با سگ ١٢ ساله اش به نام لیلی زندگی می کند. او به شکلی عجیب، می تواند با «لیلی» ارتباط برقرار کند، و با سگش درباره ی سلبریتی های مورد علاقه اش حرف بزند و بازی های تخته ای انجام دهد. یکی از روزها، تدی متوجه اختاپوسی روی سر لیلی می شود که خیلی زود معلوم می شود در واقع استعاره ای برای یک تومور وخیم است. این رمان که به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده، به ما یادآوری میکند که عشق چقدر می تواند دشواری به همراه داشته باشد، و رها کردن و جدا شدن از آن چقدر می تواند سخت باشد. با وجود این که کتاب شناخته شده ای نبود و کاملا اتفاقی برای خواندن انتخابش کردم، از خواندنش لذت بردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.