یادداشت عینکی خوشقلب
1401/3/6
ما هیچ وقت به بعد از سرطان فکر نکردیم. نوجوان های مبتلا به سرطان در کتاب ها یا از دنیا می رفتند یا داستانشان ناتمام می ماند (مثل خطای ستارگان بخت ما) اما در «معمولی مثل بقیه» که نشر پرتقال در ایران منتشرش کرده است با نوجوانی مواجه می شویم که سرطان را شکست داده و به زندگی برگشته. پیش از خواندن کتاب تصور می کردم شکست سرطان پایان مسیر است، اما داستان «نورا» وجهه دیگری از زندگی بچه های مبتلا به سرطان را نشان داد. نورا باید تلاش می کرد که این دو سال فاصله را جبران شود کتاب را چند ساعته خواندم. بعد از خواندنش هم یک گوشه مغزم در مدرسه نورا و کنار همکلاسی هایش جا مانده بود. مدام احساس می کردم هنوز باید داستان ادامه داشته باشد. می شود گفت این از شخصیت پردازی خوب کتاب بود که با وجود کوتاه بودن دلم برای شخصیت هایش تنگ می شد. به نظرم «معمولی مثل بقیه» یک کتاب مفید برای همه ی نوجوان هاست. کتاب فضای آمریکایی دارد و علاقه دختر و پسر به صورت خیلی ضمنی در آن وجود دارد. اگر خانواده ایرانی نسبت به این موارد حساسیت دارند بهتر است بعد از خواندن کتاب این تفاوت فرهنگی را برای نوجوانشان توضیح بدهند. جدای نوجوانان، این کتاب برای بزرگسالان هم مفید است. هم از نظر التذاذ ادبی هم از نظر دیدن دنیا از نگاه یک دختر نجات یافته از سرطان.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.