یادداشت بیتا
2 روز پیش
کتابی برای وقتایی که دلت میخواد توی یه دنیای معمایی غرق بشی تا حالا شده خوابهایی ببینی که حس کنی واقعیتر از زندگین؟ کتاب از رؤیاها برایم بگو دقیقاً همون حس رو داره... یه داستان پر از رمز و راز که کمکم وارد ذهن و روح شخصیت اصلی میشی و همراهش دنبال پاسخها میگردی. داستان با فضای مرموز و پرتنشی شروع میشه: او نمیدانست که چطور به آنجا رسیده بود. تنها چیزی که به یاد داشت، تاریکی بود... و صداها. صدای گامهایی دور، صداهایی در ذهنش که نمیتوانست از آنها خلاص شود. ترسی در دلش بود، اما نمیدانست از چه چیز. همهچیز واقعی بود، اما مثل خواب. یا شاید... خواب، اما واقعیتر از بیداری. شخصیت اصلی این داستان، اشلی پترسون، زنی موفق، باهوش و دقیقاً همونطور که بهنظر میرسه... یا شاید هم نه؟ هرچه جلوتر میری، بیشتر حس میکنی زیر ظاهر مرتب زندگیش، چیزهایی پنهونه. چیزهایی که حتی خودش هم ازشون مطمئن نیست. بدون اینکه چیزی لو بدم، فقط اینو بگم که اگه عاشق داستانهایی هستی که یه کمی روانشناسی، یه کوچولو ماجرا، و کلی حس کنجکاوی رو باهم قاطی میکنن، این کتاب میتونه یکی از اونایی باشه که تا مدتها یادت بمونه. سیدنی شلدون، نویسندهی این کتاب، یه نابغهست توی ساختن داستانهایی که آدمو میکشه توی دنیای خودش. کتاباش پُرفروش جهانیان و کلی طرفدار دارن، چون همیشه یه چیز غیرمنتظره توشون هست. نقلقولی از دل کتاب (بدون لو دادن داستان): «گاهی وقتها، خوابها چیزهایی رو بهت نشون میدن که توی بیداری جرأت دیدنش رو نداری.» پیشنهاد میکنم این کتابو بذاری توی لیست خوندنت، مخصوصاً اگه دنبال یه قصه متفاوت با فضای معمایی و خاص میگردی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.