یادداشت 𝓩𝓮𝔂𝓷𝓪𝓫_𝓐𝓶𝓳𝓪𝓭𝓲
1404/5/27
سلام به همه بهخوانی های عزیز عصرتون بخیر این کتاب عمق زیبایی و قشنگی بود من این کتاب رو وقتی گرفتم 2 جلدی بود و 2 جلد اونو از کتابخونه گرفتم اتفاقا همین دیروزم بود که شروع به خواندن کردم تقریبا ساعت 8 شب تا 1 بامداد و از 9 صبح تا 5 بعد ظهر فرداش یه ریز میخوندم و غرق دنیای جین ایر میشدم و با حیرت میخوندمش که چطور یه کتاب بعد 120 سال منو به این حجم شگفت زده میکنه مال من از نشر افق بود و جلد یکم475 صفحه و جلد دوم495 صفحه بود من داشتم سر این کتاب میمردم چون روحم چنان با داستان انس گرفته بود که حتی اسمم رو هم فراموش کردم این برام جالب بود که خواهران برونته(آن-امیلی-شارلوت)اون اوایل بخاطر مشکلات چاپ اثر های خانم ها با نام های مردانه انها را چاپ میکردند و من تا حالا تو عمرم همچین اثر کلاسیکی نخونده بودم که با وجود واقعی بودنش انقدر جذاب و گیرا باشه اوایل کتاب به شدت تنفرم به خانواده رید زیاد بود که از رفتار اونها با جین گریم گرفت (جدی میگم چشمام پر اشک شد) من خیلی با کتاب انس گرفتم و این کلاسیک خوانی من از جایی شروع شد که یه دوست کتابخون بهم گفت که این اثار رو بخونم تا بتونم بعدا راجب کتاب های کلاسیک نظر های مفید بدم و چقدر هم از پیشنهادش لذت بردم و تمام این مدت خوندن جین ایر روحم نوازش داده میشد این کتاب با تمام کتاب های عاشقانه ای که من خوندم فرق داره این عاشقانه عاشقانه ای به شدت با ارزش بود این کتاب هر لحظه من رو توی یه صحنه نمایشنامه اش میبرد یکبار توی صحنه کلیسا یکبار جلوی جان رید یکبار هم تو مدرسه شبانه روزی و بار دیگر کنار هلن و در اخرم کنار ادوارد راچستر کور و بدون دست محتوایش را دوست داشتم من داستان های زیادی راجب بچه یتیم ها خوندم از سه گانه صعود تا جین ایر اما هیچکدو م شبیه این نیست این خاصه کتابیه که لیاقت خریدن رو داره حتی اگه نیاز باشه 400 تومن سرش بدم من هرلحظه این کتاب با جین همراه بودم پر از فراز و نشیب های زیبا و اما برای کسایی که نخوندن ارزوی عاقبت بخیری میکنم حالا جدا از شوخی داستان این طور بود: دختری به نام جین ایر در کودکی دختر یک کشیش بوده و یک عمو و یک عمه دارد این دختر بعد از یتیم شدن با خانم رید که زن داییش است زندگی میکند اما انها بخاطر اینکه اون مهمانی ناخوانده است میفرستنش به مدرسه ای شبانه روزی شبیه مدرسه شارلوت برونته و بعد از ان معلم سرخانه ای میشود و پدر غیر واقعی اون بچه عاشق جین میشود اما به دلایلی ازدواج به هم میخورد و وقتی جین دلیلش را میفهمد از امارت اقای(ادوارد راچستر) که میخواست همسرش شود فرار میکند و میفهمد جز زن داییش که حال مرده دختر عمه و پسر عمه هایی با نام های مری - دایانا-و پسری کشیش با نام سنت جان و سنت جان درخواست عجیبی میکند ....... اگر اطلاعات بیشتری میخواین کتاب رو بخونین تقریبا همه کتابخونه ها بخاطر زیباییش دارنش بریده هام رو هم بخونید و در اخرررر حتما بخونیدش:)
(0/1000)
𝓩𝓮𝔂𝓷𝓪𝓫_𝓐𝓶𝓳𝓪𝓭𝓲
1404/5/27
0