یادداشت کوثر محمودی

        
نه نویسنده رو می‌شناختم، نه عنوان کتاب قبلا به گوشم خورده بود. به پیشنهاد اهالی کتاب خوندم :))) که خوب هم شد اتفاقا.
قضیه‌ی اعلام خود مختاری فرقه‌ی دموکرات در آذربایجان، با تشکیل یه دولت، جدا از دولت مرکزی و بعدتر فروپاشی‌شون و قربانی شدن مردم چیزی بود که ازش بی اطلاع بودم. موقع خوندنش هم، به وضوح حس کردم باید همه چی رو کنار بذارم و فقط به داستان بپردازم چون نویسنده به طور موازی دو روایت - خط تاریخی و داستانی- رو پیش می‌برد و اگه حواسم نبود، جا می‌موندم. انگار چند روز تو دشت‌ها، تپه‌های نزدیک آت‌گولی، خیابونای تبریز پرسه زدم. پا به پای یه پدر برای حفظ جون بچه‌اش جنگیدم. تلخیِ بازیچه شدن تو سیاست رو کنار فرار‌ی‌های لب مرز چشیدم. در کل پتانسیل اینو داره که جمع‌خوانی تشکیل بدیم و دور هم غصه‌شو بخوریم. گره‌افکنی‌های جذاب و توجه کافی به ادبیات اقلیمی هم داشت که اگر ترک زبان باشین بیشتر می‌فهمیدش.
      
16

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.