یادداشت
1403/8/24
3.7
1
خیلی جالب بود ، مخصوصا سخن پایانی نویسنده ! من همیشه فکر میکردم ایتالیا چون موسیقی غنی و غذاهای خوشمزه و پنیری داره ، حتما بایستی یه دستی هم بر ادبیات داستانی کشیده باشه . ولی مثل اینکه اینطور نبود ! دلدادگان اولین داستان بلند و تاثیرگذار ایتالیاییه. میشه گفت یه ته چهره ای از بینوایان فرانسوی ها گرفته و یه شریان هم از ادبیات انگلیسی شکسپیر کش رفته و درآخر با چاشنی دانته آلیگیری ایتالیایی در قرن ها قبل مخلوط کرده و اثری ازش درومده به اسم : دلدادگان دلدادگان داستانیست با پایان خوش و کلی مفهوم و معلومات برای اندیشیدن . از تغییر شخصیت بدترین مزدوران و راهزنان گرفته تا از گور درآوردن گذشته افرادی مثل پدر یک کلیسا؛ بماند که خیلی ها هم طی داستان مثل آب مرداب ساکن و راکد موندن و هیچ تغییری اعم از مثبت یا منفی نکردن. خلاصه که شما فقط یه داستان ۱۰۰ صفحه ای نمیخونید ، بلکه همزمان همراه با نویسنده تو موقعیت هایی پیچیده قرار میگیرید و مجبور میشین انسانیتتون رو بذارید جلوی روتون و راست تو چشمای هم زل بزنین و با دقت از خودتون بپرسید : اگه من تو فلان موقعیت بودم بازم اینکار رو میکردم ؟ چی محرک بن رودریگو برای شرور بودن شد ؟ چی میشد اگه لوچیا فقط یکم شجاع تر بود ؟ یا اگه کشیش ترسو نبود ؟ نظر شما درمورد دلدادگان ( رومئو و ژولیت ایتالیایی با پایان خوش) چیه ؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.