یادداشت وحید شریفی
1404/3/24
کتاب تاریکی داستان یک خانواده ی ایرلند کشاورز است که با پدر بد اخلاقشان که مدام در حال قر زدن و نفرین و تنبیه فرزندانش است زندگی می کنند.ابتدای کتاب با صحنه ای میخکوب کننده شروع میشود.صحنه ای که پدر خانواده ماهونی نوجوان را مجبور می کند جلوی خانواده لباسش را در بیاورد تا او را بخاطر حرف زشتی که زده شلاق بزند.شخصیت اصلی که از آن هم با نام خانوادگیش که ماهونی است اسم برده می شود(پدر خانواده هم با همین نام خانوادگی خوانده می شود)در سنین نوجوانی است و در نبردی فکری است که می خواهد در آینده چه کاره شود. در این بین کشیش شدن فکر و رویای او را تسخیر می کند اما نویسنده با واکاوی تفکرات و شک و تردیدها ها و روان شخصیت اصلی ،همذات پنداری و درک و تجربه ی بسیار نزدیک و قابل حس کردن به ما ارزانی می کند دقیقا همانگونه که جان آپدایک در مورد جان مک گاهرن نویسنده ی ایرلندی کتاب گفته((مک گاهرن به ما اجازه می دهد زندگی های خیالی را واضح تر از زندگی خودمان ببینیم)). ترجمه هم قابل قبول است. ممنون از مترجم کتاب.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.