یادداشت سینا معروف
1403/4/16
3.9
47
راوی کتاب، مرگ است. مرگی که در خلال جنگ جهانی دوم پرمشغله است و از روسیه تا آلمان، روح جمعآوری میکند و در همین حین، برشی از زندگی دختر بچهای را از ۹ تا ۱۴ سالگی تعریف میکند. این مرگِ راوی از همان ابتدای هر بخش، بود و نبودِ هر شخصیتی را اسپویل میکند و بنابراین با یک نگرانی مستمر، داستان را دنبال میکنید تا به سرنوشت لو رفته برسید و خدا خدا میکنید دروغ گفته باشد. کتاب، مخلوطی از احساسِ عشق و سوگ است که بار تلخیِ سوگ آن سنگینی میکند. خواندن، قدرت کلمات، جادوی رویاپردازی و پرواز خیال درونمایه بیشتر کتاب هست. مرگِ قصهگو، طنازانه ماجراها را روایت میکند گویا که میخواهد از تلخی ماجراها کم کند ولی اثرگذاری اتفافات طوری بود که تا چند روز بعد از تمام شدن کتاب غم نامحسوسی در دلم نشست. آرزویِ کلیشهایِ دستنیافتنیِ همیشگی: کاش وحشت کودکان، فقط به تونلهای وحشت، اتاقهای فرار و نهایتاً کابوسهای شبانه محدود میشد و هیچ بچهای، واقعیتِ نیستی، نبودِ عزیزان و مرگِ همبازیهایش را تجربه نمیکرد.
(0/1000)
1403/4/21
1