یادداشت عینکی خوش‌قلب

        یکی از دوستانم در دبستان، این نسخه از دزیره را در خانه‌شان داشت و بارها خوانده و برای من تعریف کرده‌بود. هنوز برایم سؤال است که چرا یک کودک ۱۰-۱۱ ساله باید چنین کتابی را بخواند؟ ولی هر چه هست آرزوی خواندن دزیره همیشه پس ذهن من بود و روز تولد ۱۹ سالگی‌ام همین نسخه را از دوستانم هدیه گرفتم و همان شب شروع به خواندن کردم. (بعدتر کتاب را به کسی قرض دادم و هیچ‌وقت پس نداد! انگار این نسخه آمده‌بود تا آرزوی کودکی‌ام را برآورده کند و برود!)

دزیره را دوست داشتم. ملاقات او با ناپلئون، ناکامی شدید در جوانی، جنگ و انقلاب و درگیری و بعد از آن تغییر مسیر زندگی‌اش برایم جالب و جذاب بود. برخلاف بسیاری از کتاب‌های که فراموششان کردم. جزییات این قصه در خاطرم مانده است. احتمالاً یک روز دیگر دوباره به سراغش می‌روم.
      
106

10

(0/1000)

نظرات

چه جالب!
منم واقعا آرزوی خوندن این کتاب رو دارم بخاطر خاطراتی که مامانم توی بچگیشون با این کتاب تعریف کرده بودن ،
ولی خب به منم گفتن ۱۹ سالگییی😁😆 
1

3

😁😁😁 
اون دوست من  ۸-۹ سالگی خوندنش و واقعا عجیب بود 

2