یادداشت tahoora🦋
1404/2/25
بامداد خمار. چقدر لذت بردم از این رمان... بعد از سووشون یکی از بهترین تجربههای من بود و همراه محبوبه خندیدم،حرص خوردم، قلبم سوخت، بغض کردم،گریه کردم و از زندگیش درس گرفتم. یک کتاب پرکشش و جذاب و پراز درس برای همه مخصوصا کسانی که اسیر عشق کورکورانه شدند.خیلی خوشحالم که سریالش مثل سووشون و با همون کارگردان، بزودی پخش میشه و امیدوارم امیدوارم به کتاب متعهد باشه و تغییر زیادی نکنه. پن۱: کتاب شب سراب هم از نویسنده دیگری نوشته شده که درواقع از زبان رحیم و برای رفع اتهام از اون هست؛ اما بااین حال اکثر مخاطبین را قانع که نکرد هیچ بلکه خشمگین از دلایل غیرمنطقی کرد.من به شخصه مقصر رو فقط یک نفر نمیدونم و به نظرم همه از محبوبه و رحیم گرفته تا مادررحیم و خانواده محبوبه و حتی روزگار رو عامل به وجود اومدن این زندگی و سرنوشت میدونم. پن۲:این رمان با بحثهای داغ و نقدهای بسیار روبهرو شد. موافقان، آن را برای مقولهٔ روابط میان زنان و مردان جوان مفید دانسته یا درس عبرتی برای جوانان بیتجربه دانستند. مخالفان، آن را دفاع از اصالت و شرافت طبقات بالادست جامعه و تحقیر فرودستان دانستند. از نظر من باوجود کمی اهانت به طبقه فقیر، بیشتر از هرچیز نقدی که صورت گرفت بر عدم تفاهم و اشتراک بین طبقه دارای فرهنگ و سواد و ادب و احترام با طبقه بی بندوبار و افسارگسیخته بود که نشان داد چقدر تفاوت سطح فرهنگی ایجاد مشکل میکند درصورتی که اگر همان شخص از طبقه ضعیف از نظر اقتصادی دارای فرهنگ و ادب بود احتمالا سرنوشت جور دیگری رقم میخورد؛الله اعلم. قسمت مورد علاقه من هم نشون دادن عشق واقعی در پایان کتاب هست. کتاب نه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.