یادداشت مصطفی رحیمی

        کتاب دارای پنج داستان کوتاه در زمان ائمه اطهار است. بیشتر داستان ها درباره افرادی است که متوجه شده اند کارشان اشتباه بوده ولی از بازگشت و توبه به کلی ناامید شده اند که در نهایت متوجه می شوند که جایی برای ناامیدی وجود ندارد. خلاصه بعضی از داستان ها در زیر آمده است.
اولین داستان، داستان زهری، شکنجه زندان عبیدالله است که به خاطر اینکه آبرویش به خاطر شکنجه هایی که در زندان انجام داده می رود، اواخر عمرش را در بیابان می گذراند و منتظر مرگ است که کاروان امام سجاد از آنجا می گذرد و با او برخورد میکند و در نهایت زهری متحول میشود و به زندگی بر می گردد. 
داستان دوم در رابطه با مباهله است که نیاز به توضیح نیست.
داستان سوم درباره همسایه ابابصیر شاگرد امام صادق است که فردی مست و لایعقل است و باعث آزار همسایه ها شده است. در نهایت با کلام تاثیرگذار امام صادق متحول میشود و تمام اموال خود رو میفروشد و رفتارهای گذشته خود را اصلاح میکند.
      
8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.