یادداشت ریحان
1404/2/16
احساس من توی طول کتاب این بود که انگار فرنگیس توی تعریف داستان زندگیش دنبال شناخت و پیدا کردن خودشه من اولین بار این کتاب رو وقتی بیست سالم بود خوندم اون موقع فرنگیس برام خیلی دور بود، اعصاب خورد کن و حتی قابل سرزنش، فکر میکردم چرا اینقدر منفعله؟ چرا حرف نمیزنه؟ چرا همهچیز رو گردن بقیه میندازه؟ چرا مسئولیت تصمیم هاش رو بهعهده نمیگیره؟ چرا هزار بار خودش رو با کلمه بدبخت توصیف میکنه اونم وقتی که رفاه داره؟ اما حالا که یه زن ۳۳ سالهام، بسیار درکش میکنم... تردیدهاش، ترسهاش، فداکاری هاش همش برام آشناس، حالا بهتر میفهمم بعضی دردها رو نمیشه توضیح داد و بعضی تصمیم هارو از بیرون داستان نمیشه قضاوت کرد
(0/1000)
نظرات
1404/3/4
به نکته ی خیلی دقیقی اشاره کردید واقعا گذشت زمان و بالا رفتن سن و سال خیلی میتونه تاثیر گذار باشه در عمق نگاه و رویکرد مون . پس بنظرم باید بعضی از کتاب هایی که در جوانی خوندیم و ازشون خوشمون نیومد رو دوباره دست بگیریم
1
1
ریحان
1404/3/4
1