یادداشت مبین محمدی

        غرورِ گمشده
در تاریخ آلمان از ۱۹۱۴، آن‌چه بیش از جنگ‌ها، قراردادها و بحران‌ها ذهنم را درگیر کرد، نبردی پنهان‌تر بود؛ نبرد یک ملت با خودش. کتاب نه صرفاً روایتگر وقایع، که بازتاب‌دهنده‌ی تکانه‌های درونی جامعه‌ای‌ست که مدام در لبه‌ی انتخاب‌های تاریخی ایستاده بود. میان امپراتوری و مردم‌سالاری، میان پیشرفت و انزوا، میان غرور ملی و فاجعه‌ی جهانی. وقتی می‌خوانی که چگونه آلمان با زخمی عمیق از جنگ اول جهانی وارد عصر جدید شد، حس می‌کنی که این فقط یک تاریخ نیست، بلکه درسی‌ست از خطر انباشت ناکامی‌های حل‌نشده. خانم فهیمه حصارکی، با ترجمه‌ای روشن و پرجزئیات، به این متن جان داده است؛ بی‌آن‌که آن را از پیچیدگی‌های ضروری‌اش تهی کند. و من، پس از بستن این کتاب، به این فکر افتادم که شاید خطرناک‌ترین لحظه‌ی یک ملت، آن لحظه‌ای‌ست که می‌خواهد دوباره برخیزد اما هنوز نمی‌داند برای چه.
      
79

7

(0/1000)

نظرات

چقدر تفسیر شگفت انگیزی ارائه دادید از این کتاب.
ملتی که هنوز نمیدونن برای چی، اما خیزش میکنن نتایجی رو میسازن که تا مدتها اثراتش باقی میمونه.
2

1

خیلی ممنونم از توجه و لطفتون. دقیقاً همین ندانستنِ هدف، همون خطریه که بارها تاریخ بابتش تاوان داده. به‌نظرم خیزش بدون آگاهی، فقط تکرار چرخه‌های فرساینده‌ست. 

1

همینطوره کاملا👏👏
@mobinmohammadi 

1