یادداشت _
1403/6/20
3.9
5
از نظرم این کتاب یک ژانر وحشت نسبتاً آرومه که بعضی قسمتهاش هیجانزدهتون میکنه که سریعتر ادامهشو بخونید؛ هر چند داستان کلا طوری هست که راغبتون کنه ادامه بدید و ببینید آخرش چی میشه. پیرنگ داستان کلیشهمانند بود اما در کل خوب پیش رفت. روند داستان کند و ادامهٔ داستان هم تقریباً قابل حدس نبود. داستان طوری ادامه پیدا کرد که فکر میکردم پایان خوش و کلیشهای داره که با پلاتتوییست آخر تقریباً همهچیز تغییر کرد؛ اما به نظرم یکخورده معنیش رو از دست داد و بهتر بود بیشتر روش فکر میشد. چند قسمت حاوی کلیشه بود که میتونست بهتر رقم بخوره اما میشد باهاش کنار اومد. شخصیتپردازی خوب بود ولی به نظرم میتونست با جزئیات بیشتر و بهتری همراه باشه. فضاسازی خوب بود و میشد تصورش کرد. توصیفها خوب و کامل بود و قسمتهایی که مبهم بود با به اتمام رسوندن کتاب برطرف شد. روی کلمه و جملهها فکر شده بود و جملهی مبهمی نبود که قابل فهم نباشه. - ممکنه اسپویل باشه: به نظرم معروف شدن کتاب نیما، کاملا مشخص و کلیشهای بود. بین فرح مهربون، آروم، سربهزیر و خجالتی و فرحی که روحش تو خونهی پدریش سرگردون میچرخید هم یککم تناقض وجود داشت؛ اما از خوندنش پشیمون نیستم؛ چون کتاب ایرانی بود احساس صمیمیت بیشتری بهش داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.