یادداشت مجید اسطیری
1403/4/2
اینم از اون کتاباس که آدم باید هر سال برگرده بخونه نه الزاما به خاطر اینکه خیلی مطالبش عمیقه (که خیلی جاها هست) بلکه بیشتر به عنوان یه ذکر و مراقبه البته من واقعا همون ابتدای کتاب که حرف از عزلت در ایام اربعین موسوی زد گیر کردم. چون با این که خیلی خلوتگزیده بودن رو دوست دارم اما امکانش رو ندارم و خیلی دلم از این بابت میسوزه. به شکل مسخره تری بالاترین مفهوم خلوت گزیدن برام آف لاین بودنه که اونم چندان شدنی نیست. این یکی خیلی دردناکه واقعا یه جای دیگه باز گیر کردم و میشه گفت چندان نتونستم ازش جلوتر برم جایی بود که از ترک اخلاق رذیله میگه و این که هر کسی خودش میدونه مهمترین اخلاق بدش چیه... و اون مثالی که میزنه واقعا آدم رو داغون میکنه. میگه ظرفی که توش کثافت باشه اگه پاک ترین نوشیدنی دنیا رو هم توش بریزه دیگه هیچ کس حاضر نیست ازش بخوره... خیلی جای غصه داره یه نقدی هم البته به رویکرد کلی کتاب دارم و اونم جاهایی که اصرار میکنه باید عوامل مزاحمت برای نفس رو از بین برد و اون مثال کسی که درخت رو قطع میکنه تا صدای پرنده ها حواسش رو از نماز پرت نکنه. فکر نمیکنم واقعا مشی بزرگان دین ما هم این بوده. اگه پیامبر قبل از بعثت یک ماه از سال رو تنها در غرا حرا به عبادت میگذرونده ولی وقتی پیامبر میشه دیگه آغوشش رو برای هر مزاحمت و اذیتی باز میکنه. باید بگیم موقف به موقف فرق میکنه. شاید این مثال برای کسانی بوده که در ابتدای اه سلوک هستن. حالا به این کاری ندارم، تو همین زمینه دیدن این انیمیشن جالبه: https://www.aparat.com/v/i88mu24 این کتاب در واقع میخواد شما رو تشویق کنه مثل یه سامورایی روی تاتامی در آرامش بنشینید. فعلا فقط تا اینجا من اصلا از اینکه چیزی به نام ایام چله کلیمیه وجود داره خبر نداشتم و 3 سال پیش همسرم بهم گفت. خوشا به حال کسی که در آخرین روز این چله بتونه نفس عزیز خودش رو مثل ابراهیم خلیل الله به قربانگاه ببره و مثل موسی کلیم الله صدای الهی رو از میان درختی بر فراز کوه طور بشنوه
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.