یادداشت زهرا نوروزی

در یتیم (خشکیدن آب دهان عنکبوت)
        «می‌روم و داغم را به دل همه‌تان می‌گذارم.» اين را هدایت روی تکه کاغذی نوشت و قبل از آخرین سفرش به پاریس پشت در خانه‌‌ی یکی از رفقا انداخت. دُرّ يتيم يا خشکيدن آب دهان عنکبوت روایت آن یک هفته و نه روزی است که هدايت خانه‌ای مطبخ‌دار در پاریس اجاره می‌کند و پول سه ماه اجاره را هم از پیش می‌پردازد. آدرسش را هم به احدی نمی‌دهد و سعی می‌کند کم‌تر بنی‌‌بشری را ببیند و خودش را از همه چیز و همه کس حتی از داستان‌ها و کتاب‌ها و حتی از یاران باوفایش - فرزانه و شهیدنورایی- خلاص کند و بعدتر حتی از شر خودش در چنین اوضاعی! هدايت سه داستان کوتاه و بلندی را که قصد کرده بود در پاریس کار نوشتن‌شان را تمام کند پاره می‌کند و جلو چشم‌های فرزانه در سبد زباله می‌ریزد. یکی از اين داستان‌ها قصه‌ی ناتمامی است که روزی بخش‌هایی از آن را برای فرزانه خوانده بود داستان عنکبوتی که نفرین مادر آب دهان او را خشکانده و دیگر نمی‌تواند تاری بتند.
      
16

3

(0/1000)

نظرات

نشان

1403/3/26

سلام دختر  عزیزم
خیلی  خرسندم اینکه همواره به مطالعه می پردازی و کتاب را  دوست داری

1