یادداشت راضیه بابایی

راضیه بابایی

راضیه بابایی

10 ساعت پیش

        *دردسرهای غول یک چشم*

جنس آدمیزاد همیشه یک لیست بلندبالا از آرزو دارد. ریز و درشت، ممکن و غیر ممکن. 
سردمدارِ آرزوهایش، یافتن غول چراغی است که هرچه ‌می‌خواهد برایش فراهم کند. به یک آرزو و دو آرزو هم قانع نیست. هرچه بیشتر بهتر.

کتاب غول خمره نوشته‌ی حمید بابایی در مورد پسری(امید) امروزی‌است که ارباب یک غول وروجک شده و یک ماه فرصت دارد که سه آرزو کند.حالا نمی‌داند ایکس‌باکس سفارش دهد یا لامبورگینی و یا....

زبان داستان روان و طنز است. کتابی ۲۷۰ صفحه‌ای که قلم درشتی دارد و خواندن را برای مخاطب نوجوان آسان می‌کند.
محتوای داستان و پایان اثر درست و دقیق است و علاوه بر سرگرم‌کنندگی، جنبه یادگیری نیز دارد.
اثر از خط قرمزهای محتوایی عبور نکرده اما به بازی‌ها و سریال‌هایی در آن اشاره شده است که بین مخاطب نوجوان فراگیر است.(ممکن است خانواده‌هایی مطلوب‌شان نباشد. من هم این ارجاع به محصولات فرهنگی غربی را نمی‌پسندم)

همچنین امید و پسر عمویش کیارش کلاس نهم هستند. داستان و دیالوگها و اتفاقات برای این سن کودکانه است. سن امید و کیارش می‌خورد ۱۱،۱۲ ساله باشد، نه بیشتر.
در صفحات ابتدایی کتاب هم تناقضی در توصیف ظاهر غول با طرح جلد می بینیم.
امید در ص ۱۰ غول را اینطور توصیف می‌کند:
"یک غول یک چشم کوتوله طاس"
ولی در تصاویر داخلی و روی جلد غول دو چشم عادی دارد. کاش یا نویسنده متن را تغییر می‌داد یا طراح جلد که تصورشان از غول هماهنگ باشد.

داستان عمیق و چند لایه نیست. بعضی شخصیت‌ها در حد تیپ مانده‌اند. ارزش اصلی کار در وجه سرگرم‌کننده بودن آن است و ارزش ادبی بالایی ندارد.

کتاب مناسب برای گروه سنی ۱۰ تا ۱۲ سال است. هدیه‌ی خوبی برای نوجوان‌های کمتر کتابخوان.
امتیاز ۴ از ۵

#عسل_گلچین
#معرفی_کتاب
#به_نشر

https://eitaa.com/vazhband
      
366

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.