یادداشت علیرضا پورنفیسی

                در این روزهایی که سخت کتابی را دست میگیرم، کتاب خسرو باباخانی را یک نفس خواندم. بدون اینکه حتی وسطش گوشی ام را چک کنم یا نگاهی به ساعت بندازم.

ویولون زن روی پل، کتابِ تلخِ شیرینی ست. کتاب درد و رنج و رهایی. کتاب امید و ناامیدی. کتاب مرگ و زندگی ست. کتاب زخم و التیام. همانطور که امیرخانی می گوید کسی، زخم می خورد و دوباره زخم می خورد تا دیگران زخم نخورند. منظورش از کسی خود خسروست. زخمِ اعتیاد که همه فکر می کنند التیام ندارد، حتی خودش. زخمی که در نهایت پاک می شود و همین کسی می شود قهرمان، می شود راهنما تا بقیه هم التیام شوند برای زخم هایشان. برای زخم های دیگران.

این کتاب را به هر کسی می شود توصیه کرد، به ناامیدان بیشتر. کتاب را بدون ذره ای تردید بخرید، بخوانید و نگه دارید. دوباره بخرید و هدیه بدهید. اصلا چندباره بخرید.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.