یادداشت ملیکا خوشنژاد
1401/12/23
بهنظرم «ترغیب» بهترین رمان جین آستین است و نهایت پختگیاش در نویسندگی رو خیلی خوب نشون میده. بااینکه احتمالاً بهخاطر احساسات نوستالژیک نوجوانی «غرور و تعصب» همیشه محبوبترین رمانش برام میمونه، ولی «ترغیب» داستان عمیقتری داره. در «ترغیب» جین آستین برای اولین بار شخصیتی رو وارد داستانش میکنه که آدمی اشرافزاده نیست که بهواسطهٔ خانوادهای که درونش به دنیا اومده ثروتمند باشه و متعلق به طبقهٔ بالای جامعه؛ بلکه دریانوردی است که گرچه در ابتدا وضع مالی خوبی ندارد و به همین دلیل از طبقهٔ مرفه جامعه طرد میشود، اما با کار و تلاش فردی بعد از گذشت چند سال به چنان مرتبهای میرسد که از سوی همان کسانی مورد تأیید قرار میگیرد که روزی طردش کرده بودند. در کتابهای دیگر آستین مردان اگر هم شغلی جز زمینداری داشته باشند، کشیشاند. این تنها کتابی است که در آن با گروهی از افراد که شغلی به معنای امروزی دارند مواجههایم. آن هم نه هر شغلی؛ دریانوردی. بهنظرم انتخاب این شغل هم هوشمندانه بوده چون شغلی است که شاید در روزگار آستین تجسم رهایی و آزادی بوده؛ دریانوردان افرادی بودند که میتوانستند سوار بر کشتیهایشان به هر کجا که دوست دارند سفر کنند و در دل دریاهای ناشناخته از همهٔ محدودیتهای خشکی رها و آزاد باشند. خود دریا بهنظرم عنصر مهمی در «ترغیب» است. صحنههای زیادی در کنار دریا سپری میشوند و بهنظرم دریا نماد تمام آرزوهایی است که آستین بهعنوان یک زن نویسنده در آن دوران که زنان بههیچوجه بهرسیمت شناخته نمیشدند در سر میپرورانده. شاید آستین اگر مرد بود دریانورد میشد؛ کسی که به محدودیتها پشت میکند و با شجاعت به دل ناشناختهها میرود و حاضر است از صفر روی پای خودش بایستد و زندگیاش را بسازد. بهخاطر تمام این دلایل و البته عشق زیبا و بالغانهای که میان ان الیوت و کاپیتان ونتورث شکل گرفته و در طول داستان رشد میکند بهنظرم «ترغیب» بهترین داستان جین آستین است. شیوهٔ بهتصویر کشیدن روابط انسانی و پیچیدگیها و ظرافتهاش هم در این کتاب خیلی ماهرانه و دقیقه و برای همین برای مخاطب امروزی همچنان ملموسه. در نهایت بهنظرم کتابهای آستین به دو دسته تقسیم میشن. «عقل و احساس»، «غرور و تعصب» و «اما» که «غرور و تعصب» بهترینشونه و «منسفیلد پارک»، «ترغیب» و «نورثنگرابی» که بهنظرم «ترغیب» بهتره و «منسفیلدپارک» متفاوتتر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.