یادداشت زینب سادات طباطبایی

        اتفاق ، حادثه ، شانس همگی  حامل یک معنا هستند. بستگی دارد کجای دنیا ایستاده باشی. یک طرف دنیا دو دوتایشان می‌شود چهار تا. حوادث پیش‌آمدیست بدون دلیل . دنیا بر اثر بیگ بگی بوجود آمده و هم چیز  طبق قوانین علمی پیش می‌رود. اما سوی دیگر دنیا دو دوتایش چهار با نمی‌شود. یک وقت‌هایی می‌شود پنج تا و یا بعضی وقتها ده تا. بستگی دارد دوی خودت را ضربدر دوی چه کسی کرده باشی. یک وقت خودت را سنجاق کرده‌ای به یک آدم دیگر مثل خودت. ولی یک وقت خودت را متصل کرده‌ای به یک نیروی قوی، یک قدرت مطلق. آنوقت دیگر شانس نقشی در زندگی ندارد. همه چیز می‌شود آنچه که آن نور، آن نیروی مطلق اراده کرده. و بعد همه اش می‌شود خیر مطلق. هیچ وقت بد نمی‌آوری. 
داستان باغ اسلیمی تذکر است که یادمان نرود اتفاقها دو سو دارند. و هر دو سویش خیر است.  اگر معتقد باشیم و دلمان متصل ، همیشه دو دوتایمان می‌شود ده تا، صد تا. فقط کافی ست جزع و فزع نکنیم. که هرچه پیش بیاید خیر است. که خودش فرمود چه بسا چیزی را بد بپندارید درحالیکه خیر است برای شما.
آفاق  و نیله مایر در باغ اسلیمی از جایی به بعد فقط سکوت کردند و ایمان آوردند به مشیت و تقدیر.   درست همان موقع آسانی ها برایشان عیان شد. که ان مع العسر یسری
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.