یادداشت Maral

Maral

Maral

1404/5/28

        یک نفس خوندم ، از طرفی هدیه بود و از طرفی اولش شروع جذابی داشت.
عشق مادر و پسری رو دوست داشتم : ) 
پسری که رفت تو کما و مادر سعی کرد از دفترچه شگفتی های پسرش ، خواسته هاشو برآورده کنه.
من با شخصیت مادر لوییز هی جلو میرفتم و با کارایی که میکرد، لبخند میزدم.
آخرشم خوب بود اما نسبت به شروع نه! ضعیف تر شد. کاش یکم بهترتر تموم میشد.
      
4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.