یادداشت pippa fitz amobi
1404/5/31
داستان راجب روزمرگی های یه خانم جوان به اسم کلاریس، یک خانم ارمنی ساکن آبادان در دهه ۴۰ ایران هست. و مشغول خانه داری، بزرگ کردن دو دختر دوقلو و پسر بزرگترش، همسری که سیاسیه و مدتیه نسبت به کلاریس بی تفاوت شده، حضور دائمی مادر و خواهرش در زندگیش و مشکلات خواهرش درباره ازدواج و... با این حال، کلاریس زمانی متوجه میشه زندگیش باب میلش نیست که همسایه جدیدی به خونه روبرویی میاد. یه مادر و پسرش که یه دختر همسن دخترهای کلاریس داره. مردی که علایق مشترک با کلاریس مثل خواندن کتاب یا پرورش گلها داره و میتونه کلاریس رو بفهمه. این اولین کتابی بود که از خانم زویا پیرزاد خوندم انقدر وقایع معمولی روز رو قشنگ توصیف می کنه که ادم رو از زمان و مکان جدا می کنه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.