یادداشت صابر کرباسچی
1404/2/3
مطالعه مجدد این کتاب را بواسطه قراری که با نویسندگان گرامی گذاشتیم انجام دادم. کتاب مجموعهای از گزارههای خوب با عناوین دسته بندی شده مناسب است که البته در یک پراکندگی زیر عنوانهای طرحشده آمده است و بعضاً حتی تکرار شده است. اگر این موضوع خواننده را اذیت نکند میتواند راهنمای خوبی برای معلمینی باشد که به دنبال اثرگذاری بیشتر بر دانشآموزان هستند. در فصل1 موارد زیر به عنوان پیش نیاز معلم موثرشدن، مطرح شده است: - داشتن مهارتهای کلامی(واژگان وسیع، صدای رسا و بلند و سرعت متناسب، زبان بدن مناسب، بیان ساده و روشن و ...) - دیدن آموزشهای علوم تربیتی در کنار رشته تخصصی - مدرک حرفهای تخصصی در درس مورد نظر(احتمالاً باید بگوییم دانش محتوایی دروس در دبستان) - تجربه حداقلی در تدریس(5سال) در منابع مختلف،ویژگیهای متنوعی برای معلم موثر ارائه شده است. این کتاب هم در دسته بندی خود، روی 5مورد زیر تاکید بیشتری کرده است.در هریک از فصول 2تا6 یکی از موارد شرح داده شده است. در پیوست1 شاید خلاصه و مفید بتوانید با چک لیستهای داده شده کل مطالب مرتبط با هریک را بفهمید. من هم زیر هر عنوان چند نکته و دریافت کلی خودم را مینویسم: - شخصیت معلم(داشتن همدلی، اهل گوشکردن همراه با آرامش، درک کردن و شناخت دانشآموزان، داشتن انصاف و احترام(مهم از دید بچه ها)، اهل ارتباطات اجتماعی، دارای انگیزه یادگیری، نگاه و باور حرفهای به معلمی و ...) - مدیریت و سازماندهی کلاس(چیدمان کلاس، نظم فضا و وسایل، ایجاد روال و تثبیت قرارها، آموزش چگونگی سازماندهی محیط به بچهها، توانایی انجام چندکار همزمان و تسلط بر کلاس، مدیریت و واکنش در برابر مشکلات رفتاری و آگاهی دادن به بچهها برای شرایط خاص، ...) چندنکته جالب در مدیریت کلاس: 1 قرارها در مقطع ابتدایی باید ساده و روشن و در مقطع متوسطه با روشنی انتظارات باشند. 2 ثبات معلم در واکنش به نقض قوانین به اندازه ایجاد روالها و قانون مهم است. 3 وقت گذاری تا یک ساعت در هفته برای تثبیت روالها، نظم و قوانین باعث صرفهجویی وقت معلم در کلاس میشود. 4 بررسی لایههای زیرین رفتارهای نامناسب طبق نظر معلمان که در صفحات53تا55 مطرح شده است.(گاهی فکر می کنیم به معلم اصلاً ربطی ندارد ولی آگاهی معلم در مدیریت رفتار و به نوعی مدیریت کلاس بسیار موثر است) - سازماندهی آموزش(داشتن طرح درس هر جلسه تا برنامه کل سال، ارتباط درسها با زندگی واقعی، استفاده از سازمان دهندهها ، اعلام برنامهها و آگاهی بچهها، آماده بودن ابزار، ...) - اجرای آموزش(نکاتی در فنون سوال کردن از بچه ها آمده بود که برایم جالب بود(ص82 و 83) همچنین داشتن انتظار پیشرفت از بچه ها: معلم موثر معتقد است دانشآموزانش میتوانند یاد بگیرند پس آنها حتماً یاد میگیرند و جالب اینکه معلمی که فکر میکند شاگردانش عملکرد ضعیفی دارند و در یادگیری ناتوانند، واقعاً شاگردانش هم عملکرد ضعیف نشان داده و بین مفاهیم ارتباط برقرار نمیکنند.) - کنترل پیشرفت دانشآموزان(دادن تکلیف موثر با آگاهی کامل بچه ها و اولیا از اهداف، مقدار، انتظارات و نتایج عدم انجام و میزان کمک مجاز اولیا. مهمترین نکات در بازخورد دادن: مدت زمان کوتاه بین انجام فعالیت و ارائه بازخورد، ارائه بازخورد اصلاحی نه درست و غلطی، روش بازخورد خودش آموزش انتقاد سازنده باشد.) در فصل7 به نوعی یک جمع بندی آمده است که می تواند در عبارات زیر خلاصه شود: معلم موثر پیچیدگی را تشخیص میدهد، به روشنی ارتباط برقرار میکند و با وجدان خدمت میکند. و نمود نهایی اثرگذاری معلم عملکرد دانشآموز در رشد و یادگیری است. پیوست 2 کتاب را نپسندیدم. به نظرم گزارههای ارائه شده ذیل هر عنوان با هم تداخل داشت و ایرادهایی دیدم. به نظرم موضوعات زیر می تواند موضوعات خوبی برای گفتگو در جمع مربیانمان باشد: - لایه های زیرین رفتارهای نامناسب در کلاس و مدیریت آنها(ص53) -ویژگی های خوب سوال پرسیدن در کلاس(ص82) - چه ویژگی هایی از معلمان موثر خود در ذهنمان آنها را برای ما ماندگار کرده است؟(جمع بندی فصل7) - خودارزیابی معلمین با چک لیست مفصل اثرگذاری(ص111) و دوسوال از نویسنده: 1 آیا واقعاً تقسیمبندی بچهها به گروههای سطحبندی شده و ذکر آن که در چندجای کتاب آمدهاست کار خوبی است؟ 2 تاکید بر داشتن انتظارات سطح بالای معلم از دانش آموزان، که به عنوان عامل موفقیت بچه ها و اثزبخشی معلم معرفی شده است؛ آیا واقعاً نکته مثبتی است و عوارض منفی ندارد؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.