یادداشت آقای مِیمْ اَلِفْ هِ
1402/8/8
بسم الله چند روز پیش تمامش کردم. اما نشد برایش مطلبی بنویسم. دوشیفت کار کردن و کتاب خواندن خیلی سخت است. اما من محکومم به خواندن. حتی اگر دو بشود سه شیفت. حالا فرصتی شده بنویسم مرگ ایوان ایلیچ برایم ترسناکترین نوع مرگ است. اینکه ایوان ایلیچ در بستر منتظر مرگ میماند. تنها میشود. کسی رنجشش را نمیفهمد و دست آخر مایه عذاب دیگران است. این نوع مردن برای من تلنگر است. مرگ ایوان ایلیچ فقط مرگ ایوان ایلیچ نیست. باید خواندش و ساعتها از خلوت بهش فکر کردم. به اینکه اگر من جای ایوان ایلیچ بودم....؟ همین.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.