یادداشت آذر بانو

        بسیار جذاب و خواندنی است. 
با سلوچ رنج فقر و نداری را درک می کنی و همراه با هاجر و عباس تمام ( نداشتن هایت) هر لحظه در برابر دیدگانت خودنمایی می کند...
جای خالی سلوچ دومین رمان دولت آبادی است. محل وقوع داستان، روستای زمینج است. روستایی کویری، با مردمی فقیر. شخصیت‌های اصلی داستان خانواده‌ی سلوچ هستند.  “سلوچ” مقنّی و کارگر است. همسرش “مرگان” زنی است میانسال که درخانه‌های اهالی کار می‌کند تا نانی به خانه بیاورد. پسر بزرگتر “عباس” که عاشق قمار است و دزدیدن پول، برادر کوچکتر. “ابراو” ــ پسر کوچکترـ نوجوانی است گریزان از فقر خانواده که تن به هر کاری می‌دهد تا گرد فقر را از خانه دور کند. “هاجر” هم دختر مرگان و سلوچ است که حضوری شبح‌وار در خانه دارد.
شما به خواندن یا شنیدن این اثر زیبا دعوت می کنم.
      

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.