یادداشت تامیلا

        این کتاب جزو کتابای خاصه که نظر دادن راجع بهش راحت نیست! برای همین بنظرم ممکنه نظرهای متفاوتی راجع بهش وجود داشته باشه...
📎همین اول بگم که من این کتاب رو با این ترجمه نخوندم، بنابراین نظری درباره ی ترجمه ی کتاب ندارم.
کتاب، درباره ی یک نوجوون آمریکایی که نگاه خیلی رک و صریحی نسبت به اطرافش و آدما داره، نوجوونی که برادر موردعلاقه شو از دست داده و احساس تنهایی می‌کنه، اونقدر تنها که گاهی توی ذهنش به دنبال یکی برای تلفن زدن بهش میگرده:))
از یک لحاظ هایی با هولدن خیلی ارتباط گرفتم، بنظرم نویسنده خیلی خوب تونسته بود حال و هوای یک نوجوون رو به تصویر بکشه؛ تنهایی، سردرگمی و هدف نامعلوم مشکلیه که خیلی از نوجوون ها باهاش دست و پنجه نرم می‌کنن.
داستان در کل، درباره ی هولدنی هست که بعد از اخراج شدن نمی‌خواد بره خونه و با خانواده ش رو به رو شه، پس دلشو می زنه به دریا و از خوابگاه میره؛ به مقصد نامعلوم!
بین خاطرات هولدن، خیلی جاها با نظرها و دیدگاه هاش هم آشنا میشیم، با تجربه هاش، تنهایی هاش و توصیف های مختلفش.
پایان کتاب رو دوست داشتم، داستان کشش زیادی داشت و چون از زبون یک نوجوون نوشته شده بود، روان بود.
نمیتونم بگم از این کتاب خیلی خوشم اومد یا اصلا دوستش نداشتم، ولی همین که حال و هواشو درک کردم باعث میشه از خوندنش پشیمون نشم:)
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.