یادداشت
1401/1/7
شاید عنوان «رمان» برای این کتاب ، مخاطب را درباره آنچه با آن مواجه خواهد شد به اشتباه بیندازد. کتاب را بهنوعی میتوان در دسته سفرنامهها قرار داد ؛ اما نه سفری از جنس سفرهای مرسوم. سفری از ناخودآگاه به خودآگاه، سفری در تاریخ، سفری در جستوجوی یافتن پاسخ سوالهایی که سالهاست با ما همراهاند و هرمحرم و صفر مثل زخم تازه سرباز میکنند و بعد از دوماه بدون پاسخ رویه میبندند ، سفری از سرگشتگی به سرپناه، از بیراهه به مسیر، از ظلمت به نور. کتاب ، خود خود زندگی است؛ درست مثل افکاری که به یکباره به ذهن آدم هجوم میآورد و وقتی بهخود میآییم طول میکشد تا بفهمیم مرز دنیای حقیقی و دنیای خیالمان را، پر است از تغییر صحنه و تغییر مخاطب ، بدون اعلان قبلی، طوری که چنددقیقه ای طول میکشد تا مخاطب متوجه شود کجا ایستاده است. اما این تغییر صحنهها هرقدر هم ضرباهنگ تندی میگیرد، برای مخاطب آزاردهنده نیست، شبیه خود خود زندگی! خواندن این «سفرنامه» را بیش از همه به اربعیناولیها توصیه میکنم. و به آنها که همانقدری که شوق رفتن دارند پر از دلیل عقلیاند برای نرفتن، برای «در این زمان» نرفتن وبرای « با این شرایط» نرفتن. و به آنها که از در خانه که راه میافتند تا قبل اینکه پایشان به خاک عراق برسد ، این سفر را از توان خویش فراتر میبینند و چندمرتبه عزم برگشتن میکنند. و به آنها که معجزه را باور دارند اما گمان میکنند آخرین معجزاتی که بشر به خود دیده برای 1400 سال پیش است. این «سفرنامه» پر است از تجربیاتی که بارها در بیدارخوابی داشتهایم ؛ چنان ملموس که نمیتوانیم خواب بپنداریمشان و چنان خاص که نمیتوانیم برای کسی تعریف کنیم و مطمئن باشیم آنچه دیدهایم و حس کردهایم را باورکنند. تقلایی عجیب که درنهایت تنها چارهاش میشود شال و کلاه کردن و دل به جاده زدن برای رفتن و رسیدن به جوابهایی که بیقرارمان کردهاند. مسیری که اگر دل دل کنیم و زمانش را از دست بدهیم، برای جبرانش باید دستکم یکسال صبرکنیم و خدا میداند در این یکسال چه بر ما خواهد گذشت و آیا سال بعد هم «احضاریه» ارباب به دستمان میرسد یا نه! با توجه به آنچه در بالا گفته شد شاید گمان کنید «دعوتنامه»میتواند نام مناسبتری برای این کتاب باشد ، اما بهاندازه تفاوتی که بین معنی واژههای «دعوت شدن» و «احضار شدن» هست، تفاوت بین این دو نام هم هست و چه خوش انتخابی کرده «علی موذنی» برای نامگذاری کتابش. احضاریه را بخوانید و نگارنده را شریک ثواب حسهای ناب و اشکهای خالصتان کنید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.