یادداشت فاطمه معروفی

        اگر این یادداشت رو برای این میخونید که آیا برید سراغ این کتاب یا نه، تا همینجا بدونید که «فوق العاده» بود و نیازی نیست اصلا بقیه یادداشت رو بخونید! همینقدر بگم که اول قرار بود فقط ۵۰ صفحه بخونم که چالش روزم رو انجام داده باشم و کتاب رو بذارم کنار اما خب بعدش مدام ذهنم درگیر داستان بود و این باعث شد که تا این موقع (ساعت ۲ صبحه که دارم مینویسم 🙃) بیدار باشم که ببینم آخر کتاب چی میشه، این کتاب برای من جز اون دسته کتابهایی هست که قراره بارها خونده بشه و به مراجعینم پیشنهاد بشه و بره در دسته‌ی کتابهای مورد علاقه، کتابهایی که بنظرم پنج ستاره براشون کمه.
کتاب «خواربارفروشی نامینا» نوشته کیگو هیگاشینو، یه داستان خاص و متفاوت از ادبیات ژاپنه. داستان توی یه خواربارفروشی قدیمی می‌گذره که انگار توی یه زمان و مکان عجیب گیر افتاده. مردم از گوشه و کنار سر و کله‌شون پیدا می‌شه و نامه‌هایی توی این خواربارفروشی می‌ذارن. نامه‌هایی که پر از سوالات، نگرانی‌ها و مشکلات زندگیه.
جذابیت اصلی کتاب توی همون رازآلودگی و فضای مرموزشه. انگار یه نیروی نامرئی پشت این خواربارفروشی هست که به سوالات مردم جواب می‌ده. جالب اینه که جواب‌ها، راه‌حل‌های عجیب‌وغریبی هستن که باعث می‌شن آدم‌ها به زندگی‌شون از یه زاویه دیگه نگاه کنن.
در واقع یه جورابی مثل سریال «دارک» ه که همه چیز به هم مربوطه. 
کتاب درباره‌ی ارتباط انسان‌هاست؛ اینکه چقدر گاهی اوقات آدم‌ها برای حل مشکلاتشون به شنیدن یه صدای بیرونی نیاز دارن. یه جورایی حس می‌کنی این خواربارفروشی مثل یه روانشناس قدیمیه که بدون قضاوت، به آدم‌ها کمک می‌کنه راهشون رو پیدا کنن.
خواربارفروشی نامینا از اون کتاب‌هایی نیست که بخوای تندتند بخونیش. باید باهاش همراه بشی، بذاری داستان آروم پیش بره و تو رو با خودش ببره ولی خب کتابی هم نیست که وقتی شروعش میکنی بتونی ازش دست بکشی. هیگاشینو با زبانی ساده ولی پر از معنا، درباره انتخاب‌های ما، تأثیر تصمیماتمون و ارتباطی که با دیگران داریم، حرف می‌زنه.
برای کسایی که به داستان‌های فلسفی با چاشنی فانتزی علاقه دارن، این کتاب یه انتخاب بی‌نظیره. بعد از خوندنش ممکنه خودت هم وسوسه بشی یه نامه بنویسی و بذاری توی یه خواربارفروشی خیالی، به امید اینکه یه نفر جوابش رو بده.

خالی از لطف نیست که هم از انتشارات پرثوآ تشکر کنم و هم قلم آقای چگینی رو ستایش کنم بخصوص اونجایی که به کلمه‌ی‌ «مرده‌سوزخانه» رسیدم، حقیقتا از یه انتشاراتی که تا حالا اسمش رو کم شنیده بودن اصلا انتظار همچین ترجمه‌ای نداشتم. دمتون گرم.
      
60

12

(0/1000)

نظرات

مهسا

مهسا

1403/10/21

با این اوصاف این کتاب هم رفت توی لیست کتابایی که باید بخونم😄
1

0

آره کتاب قشنگیه 

1