یادداشت فهیمه حدیدی
1403/8/4
4.3
3
مطالعه اش دو نیمه شب قبل خواب بیشتر طول نکشید... روایت عجیبی بود ، صراحت تلخی داشت. خانمی که رنج بسیاری شایدیه حسب عقل ما کشیده بود اما جنسش عجیب بود... جنس دغدغه ها وسبک زندگیش...نمی تونم سبکزندگی شونروانتخاب کنم ، حتی نمی تونمتحسین کنم...فقط میتونمبگم چه دنیای متفاوتی! ... گاهی سفر به این دنیاهای متفاوت آنقدرها هم بد نیست! البته نه در قد و قامت ماست نه خیلی می توانیم درکش کنیم. یک عالمه ایراد واشکال هم می شود توی ذهنت به گوشه گوشه اش بچسبانی ، اما خب تو یک ناطر سوم شخص از ۴۰ سال بعدتر از ماجرا هستی! تو آن زندگی، آن موقعیت را نزیسته ای ... پس چه قضاوتی است بر آدم ها ؟! ... ترجیحم احترام گذاشتن به انسان هایی است که قصه ایثارشان از زندگی و اسم شان هم ماندگار تر باقی می ماند... توی این کتاب گریزی هم شده بود _اشاره ای یک خطی_به ساختمان کیان پارس_ یه ساختمون تو اهواز که خانم های فرمانده های جنگ از شهرهای مختلف رفتن به اونجا و اونجا ساکن بودن_ وباعث شد کتاب ساختمان کیان پارس روکه فکر کنم یکسال بیشتره دارمش دست بگیرم...
(0/1000)
1403/8/4
1