یادداشت
1402/6/5
«با سرودخوان جنگ در خطه نام و ننگ» ادای دین نادر ابراهیمی به رزمندگان دفاع مقدسی است که به تعبیر او مومنانهترین، دلاورانهترین، ایرانیترین و سالمترین جنگ تاریخ ایران ماست. کتاب مجموعه ۲۱ یادداشت از سفر نادر ابراهیمی همراه با ابراهیم حاتمی کیا، کمال تبریزی به جبهه های جنوب است. ابراهیمی در این کتاب علاوه بر روایت رشادت و خلوص رزمندگان و دیده ها و شنیده هایش از جنگ، در بخش هایی از کتاب به نقد جدی و بدون تعارف جریان شبه روشنفکری دهه شست پرداخته است. بخش هایی از کتاب: پدر، امروز میگوید: خودتان را به آب و آتش بزنید. غصهی لانه و باغ و بهار را نخورید. لانه باز ساخته خواهد شد، درخت باز کاشته خواهد شد؛ شرف، اما، اگر برود، در تاریخ ها مینویسند و وقتی نوشتند، با مرکبی مینویسند که خیلی سخت پاک میشود؛ با مرکب تجزیه، با مرکب معاهده گلستان و ترکمن چای... با مرکبی از خون سرداران و سربه داران... (از صفحه ۴۷ و ۴۸) در فکرم که چرا نزد ایشان، هیچکس به قدر حسین (علیه السلام) عزیز نیست، و چرا خاطرهی شهادت حسین آن قدر زنده است که گویی هم امروز، صلات ظهر، تشنهی تشنه، در همین جبهه یا آن جبهه، شهید شده است، و چرا تن برهنه اش را آن طور به چشم می بینند که گویی هم اینک، اینجا، بر خاک برهنه ی داغ افتاده است، و چرا هیچ کس هنوز هم، نیروی حسین را ندارد؛ نیروی پیش برنده، تغییر دهنده، اصلاح کننده، سازنده، به نبرد وادارنده، عاشق کننده و به نهایت افتخار رساننده اش را... باز شبی را در خیمه ی حسینیان زمان میگذرانیم چه گریهیی میکنند این جوانهای نورسیده چه گریهیی میکنند... خدای من! اینها از آقایشان حسین چه میخواهند؟ (از صفحع ۸۷.۸۸)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.