یادداشت زینب صادقپور
1401/9/1
3.7
5
راهنمایی که بودم معلم عربیای داشتیم که هر هفته آزمونی کوچک در ابتدای کلاس از ما میگرفت. امتحان مختصر پنج نمرهای. پایین برگه هم باید نمرهی خودمان را حدس میزدیم و اگر حدسمان دقیق بود، نیمنمره اضافه میگرفتیم و اگر حدسمان غلط بود نیمنمره کم میکرد. در آن سالها دقیقا نمیتوانستم بفهمم چرا این کار را میکند و چه هدفی را دنبال میکند. خواندن کتاب مصائب زندگی صادقانه من را به یاد آن سالها انداخت. توی این کتاب هم به کرات آزمایشهایی برگزار میکنند تا فرضیههای مؤلف را بسنجند و من با خودم فکر کردم شاید خانم نصرالهی هم میخواست ما حواسمان به کاری که میکنیم جمع باشد. اگر احیانا تقلبی کردهایم زمان نمرهدادن به خودمان، با آگاهی از تقلب و ریاکاریمان نمره بدهیم. آریلی در این کتاب اثبات میکند یادآوری اصول اخلاقی پیش از هر کاری منجر به کاهش بیاخلاقی و بیصداقتی میشود. یا اینکه ما در فریب دادن خودمان استادیم و با توجیه عقلی دروغهایی که به خودمان میگوییم باور میکنیم. البته او نتایج غافلگیرکنندهی دیگری هم گرفتهاست مثل اینکه استفاده از پوشاک تقلبی در بیصداقتی تأثیر مستقیم دارد. کتاب ده فصل مجزا دارد و در فصل نخست مدل بزهکاری عقلانی را توضیح میدهد که به طور کلی انسانها ترجیح میدهند با پذیرفتن ضرر و زیان احتمالی و اندک به منفعتی بزرگ و قطعی دست پیدا کنند. و در هشت فصل پس از آن با آزمایشهای متنوع اثبات میکند که اینطور نیست. سازوکار بیصداقتی در انسان پیچیدهتر از مدل سادهی بزهکاری عقلانی است. آریلی در فصل دهم نتیجهگیریای کلی انجام میدهد و راهکارهای اندکی برای بهبود وضعیت اخلاقی پیشنهاد میکند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.