یادداشت محمدقائم خانی
1402/3/25
. ایرانیان از اوایل قرن نوزدهم میلادی، به سبب خطری که در مرزهای شمالی کشورشان از جانب روسها احساس میکردهاند و عدم اعتمادی که نسبت به انگلیسها داشتهاند، به مرور به این فکر افتاده بودند که متحد جدیدی در اروپا برای خود پیدا کنند. شهرت ناپلئون و اخبار مربوط به فتوحات او موجب شده بود که آنها از هر لحاظ به یاری فرانسویان امیدوار باشند. قبل از انتشار جلد اول حکمت سقراط – طبق فهرست رسمی تألیفات فروغی که در اختیار است – بیش از یازده اثر از او منتشر شده بود که از تاریخ ساسانیان و اسکندر و غیره آغاز شده و به اصول علم ثروت، حقوق اساسی، علم فیزیک و غیره میرسیده است. مطابق تاریخ دیباچه چاپ اول کتاب، در آن موقع فروغی 42 سال داشته است. این مطلب را کم اهمیت نمیتوان دانست و کاملا معلوم است که انتخاب فلسفه کاملا حساب شده و با وقوف تام به جوانب کار بوده است. سیر حکمت در اروپای او مهمترین کتابی است که یک ایرانی در زمینه تاریخ فلسفه غرب نگاشته است. کتاب سیر حکمت در اروپا از لحاظ تاریخی و در مسیر آشنایی ایرانیان با فلسفههای جدید غرب – که عمیقترین صورت ارزیابی فرهنگ غربی است- اهمیت خاصی دارد و خواه ناخواه از لحاظ مسأله تجدد، نقطه عطفی در تاریخ فرهنگ معاصر ایران به شمار میرود. با مطالبی که فروغی در مورد دکارت میگوید، به خوبی هدف او آشکار میشود و معلوم میگردد که او در واقع به دنبال معرفی یک اثر در میان آثار مختلف اروپایی نبوده است، بلکه میخواسته زیربنای پیشرفت علمی و صنعتی غرب را بدان گونه که خود بدان اعتقاد داشته است، دریابد و بر اساس کتابها و نوشته های غربی که بیشتر آنها از منابع فرانسوی بوده، افکار و خاصه روش دکارت را معرفی نماید، چه او این شناخت را در ایجاد تحول بنیادی در ایران عمیقا فعال و در کار و از هر جهت موثر میدانسته است.
0
(0/1000)
امیررضا واقعی
1402/4/13
0