یادداشت زهرا توکلی

مادرم زاغچه
        افسردگی و دیگر هیچ!
بلایی که با افسردگی مادر بر سر خانواده شباهنگ آمد، نمونه‌ای از دست‌کم گرفتن این درد است. شباهنگ و پدرش بعد از رفتن مادر باید با رنج فقدان او کنار بیایند و همدیگر را در همین رنج بازیابند. 
 شروع داستان ضربه‌ای اساسی به مخاطب می‌زند. توصیف صحنه خودکشی مادر در مقابل چشمان دخترش و بعد انکار دختر در پذیرش این فقدان و افکار پریشان او فضایی مبهم به داستان داده که مخاطب را تا پایان داستان و رفع این  ابهامات با خود همراه می‌کند. گذر زمان و اتفاقاتی که شباهنگ تجربه می‌کند، سیری منطقی به داستان داده است. 
کتابی عجیب اما خواندنی. داستانی دربارهٔ فقدان و سوگ ، دربارهٔ افسردگی و جدی گرفتن آن و دربارهٔ خانواده که به نظرم  مناسب نوجوان بالای ۱۴ سال است .
      
56

30

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.