یادداشت آرامه بصیرتی
1404/5/20
خب از کتاب امروز که ۷۰ صفحه بود و نفهمیدم کی شروع و کی تموم شد... بی وقفه و یک نفس خوندم و تموم شد. چقدر یک آذم میتونه زندگی هیجان انگیز(نه الزاما در معنای هیجان خوب مطلق یا بد مطلق) داشته باشه، پراز چالش، اتفاق و سفرهایی بی اختیار خودش. رومن گاری اولش نوشته که چه زنذگیای که خودم انتخابش نکردم؟ و وقتی میخونیم میبینیم همهی زندگیش آرزوهای مامانشه. تربیت مامانش سلیقهی مامانش اهداف مامانش و تا آخرین لحظه میره جلو و تومسیری قرار میگیره که مامانش دوست داشته... و فکر میکردم اگر این تربیت و جهت دهی مادرانه نبود ممکن بود چه انسان متفاوتی از خودش بسازه و آیا اصلا ما میشناختیمش؟ خلاصه که من عاشق در واقعهای نشر چشمه شدم و خیلی خوشم میاد واقعیت زندگی آدمها رو میخونم. #رومن_گاری
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.