یادداشت سقا علمدار
1402/4/29
وجود رزمندهها و شهدای اقلیت های مذهبی در دفاع مقدس واقعا شگفت انگیز و جذابه. این کتاب خاطرات مادر شهید فرهاد خادم هست. خانوادهای که زرتشتی و البته بسیار معتقد و انسان دوست بودن. دوران کودکی و نوجوانی مادر شهید توی یکی از روستاهای کرمان میگذره و خاطرات اون روزهاشون خیلی شیرینه. بعد پاشون به تهران باز میشه و همونجا ازدواج میکنن. دانشگاه هم قبول میشن ولی به خاطر شرایط بارداری و زایمان، منصرف میشن. صداقت مادر شهید رو خیلی دوست دارم. نذری که توی کودکی فرهاد برای زنده موندنش کرد، بی نظیر بود... تلاشهای فرهاد و ذوقش بابت قبولی توی دانشگاه شریف و بعد زحمتها و تلاشهاش برای کمک به همنوعان و رفع مشکلات و نیازهاشون. حال و هوای جالب و متفاوتی داشت این کتاب و دوستش داشتم. من صوتیش رو از نرم افزار نوار گوش دادم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.