یادداشت سقا علمدار

        وجود رزمنده‌ها و شهدای اقلیت های مذهبی در دفاع مقدس واقعا شگفت انگیز و جذابه.
این کتاب خاطرات مادر شهید فرهاد خادم هست.
خانواده‌ای که زرتشتی و البته بسیار معتقد و انسان دوست بودن.
دوران کودکی و نوجوانی مادر شهید توی یکی از روستاهای کرمان میگذره و خاطرات اون روزهاشون خیلی شیرینه.
بعد پاشون به تهران باز میشه و همونجا ازدواج میکنن. دانشگاه هم قبول میشن ولی به خاطر شرایط بارداری و زایمان، منصرف میشن.

صداقت مادر شهید رو خیلی دوست دارم. نذری که توی کودکی فرهاد برای زنده موندنش کرد، بی نظیر بود...
تلاش‌های فرهاد و ذوقش بابت قبولی توی دانشگاه شریف و بعد زحمت‌ها و تلاش‌هاش برای کمک به همنوعان و رفع مشکلات و نیازهاشون.

حال و هوای جالب و متفاوتی داشت این کتاب و دوستش داشتم.
من صوتیش رو از نرم افزار نوار گوش دادم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.