گویی که تو دادگاه نشستی و قاضی و متهّم و شاکی همه خودی. و داری اعترافمیکنی به هرچیزی که به نفس انسانبودن و گاهی نبودنت برمیگرده، همهچیز.
یه جاهاییش شوک میشدم انگار؛ از شدّت مواجههای که خودم با خودم میداشت. "نفسگیر" بهترین لغتیه که میتونم این اثر رو بهوسیلهاش وصفکنم.