یادداشت Zahra babazade
1403/8/8
به نام خدا کتابی کاملا متفاوت با کتاب های دیگر در مورد پیرمردی وسواسی،تاکید می کنم "وسواسی" . که نوع ماشین افراد براش خیلی مهمه! و از جوانی بسیار قانون مدار و سخت گیر بوده و این اخلاقش بعد از مرگ همسرش که اسمش سونیا هست، بدتر میشه. و تصمیم میگیره که.....(خب بهتره نگم) ولی هربار که تلاش می کنه یه نفر مزاحمش میشه و با آدم های جدیدی روبرو میشه.... البته با تمام این ها خوش قلب و مهربونه اما سر سختی که از خودش نشون میده اجازه نمیده این رو متوجه بشید. نوع روایت کتاب به این شکل بود که یک فصل از زمان گذشته اوه رو تعریف می کرد و فصل بعدیش زمان حال رو میگه. با خط به خط کتاب احساس می کردم خودم اونجام و از دیوونه بازی های جیمی،پروانه ، پاتریک و ... می خندیدم و گاهی هم حتی بیشتر از خود اوه از دست مردهای پیراهن سفید حرص می خوردم!!! ولی با تمام این مزایا، به نظرم زیادی داستان کتاب طولانی بود. در کل کتاب خیلی جالبی بود و با کتاب های دیگه متفاوت بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.