یادداشت محمد

محمد

محمد

5 روز پیش

        داستان درباره شخصیه به نام مونترسور که دنبال انتقامه. با خوشرویی سعی میکنه نزدیک کسی که میخواد ازش انتقام بگیره یعنی فرتوناتو میشه و بعد......
داستان اونجاییش قشنگه که تو میدونی طرف خوش رو نیست و دنبال انتقام هست ولی شخصیت فورتوناتو نمیدونه و نادونه که همین هم دراماتیک ایرونی هستش. من وقتی توی کلاس در رابطه با این داستان صحبت میکردن نبودم یا شاید هم بودم ولی شخصی که ارائهمیداد انقدر بد بود که یا گوش ندادم یا اگر هم دادم نفهمیدم چی میگه. در کل نظر خاصی رو از اونجا نمیتونم بیرم اینجا ولی خودم فکر میکنم کل پوینت داستان اینه که سعی کنید به کسی بدی نکنید چون ممکنه اتفاق های بدی بیوفته یا شاید هم نویسنده میخواسته این رو بگه که احمق نباشید. 
اسپویلر----------------

داستان جالبیش اینجاست که پروتاگونیست مونترسور به حساب میاد و انتاگونیست داستان فورتوناتو هست. 
کشمکش های داستان یکی بیرونی بود که خب کشمکش بین فورتوناتو و مونترسور بود یکی دیگه درونی بود که کشمکش مونترسور با خودش بود زمانی که فورتوناتو جیغ و داد میکرد تو این فکر بود که ازادش کنه ولی خب نکرد. داستان از دید مونترسر بیان میشد یعنی اول شخص بود  و کارکتر داینمیک و راوند داستان هم خود مونترسور بود.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.