یادداشت فاطمه لیالی

        وقتی تعریف یک کتاب را می‌شنوم، با حساسیت و سختگیری بیشتری می‌خوانمش. یعنی راستش را بخواهید می‌خوانم که بگویم «همچین هم تعریفی نبود».
عمارت رصدخانه را با همین نگاه شروع کردم و باید بگویم بسیار تعریفی است.
کتابی دلنشین، جادویی و تسخیرکننده با شخصیت‌هایی به غایت زنده که دستت را می‌گیرند و می‌برند در دنیای عجیب و غریبشان. 
تیرشام پارک یا عمارت رصدخانه، مکانی به مثابه شخصیت است که در فلش‌بک‌های مختلف و توسط افراد، ذره ذره برایت ساخته می‌شود، طوری که پایان کتاب اگر عمارت رصدخانه‌ای وجود داشته باشد و تو را جلوی دروازه‌اش پیاده کنند، بتوانی اتاق به اتاقش را بگردی و سرداب و تونلش هوش از سرت بپراند.
دنیای کتاب، زبان نویسنده و البته که ترجمه مترجم، ظریف و رندانه است.
یک جای لذتم، ترمز خواندنم را کشیدم، زدم دنده یک و گذاشتم کتاب و دنیای فرانسیس اورم، آرام آرام بنشیند به جان و چه تعریفی بیش از این که حیف که تمام شد.
      
8

30

(0/1000)

نظرات

وقتی نظرات خیلی مثبت درباره‌ی این کتاب رو می‌خونم با خودم میگم من چی رو درک نکردم؟ واقعا انقدر دوست‌داشتنی بود و من نفهمیدم؟

من می‌خواستم برای خودم با  ۳ ستاره ثبتش کنم، خودم رو راضی کردم و ۴ ستاره براش ثبت کردم.
1

0

قطعا سلیقه هم دخیله و انتظاراتی که آدم از یه کتاب داره 

1