یادداشت محمد فائزی فرد

خدای کشتار
        خیلی خب. کار رو دوست نداشتم. به دو دلیل اصلی که البته دلیل دوم خودش سه مورده. دی:

اولیش اینه که سلیقه‌ام نبود. که بقیه دلایل برای توجیه همینن. : ))))

اما دوم:  سه تا مشکل داشتم باهاش.
اولیش این بود که حداقل نتونست موضوع کار رو به من بفروشه. حالا مشکل از منه که با وجود تلاشش خریدار موضوع نشدم یا مشکل از اثره که نتونست موضوعی که درباره‌اش بحث می‌کنه رو اون‌قدر به مرکز توجه بیاره که بگم: «آها. شاید اصلی‌ترین مشکل دنیا این نباشه، ولی بذار ببینم چی می‌شه.»؟

مورد دوم بازی‌ای بود که توی دیالوگ‌ها رخ می‌داد و تنش می‌ساخت. منتها اول اینکه یکی دو بار یک ترفند کار می‌کنه. کل اثر رو روی یه ترفند بالا آوردن طبیعتا اون ترفند رو لوس می‌کنه. و اینکه از یه جایی به بعد دست نویسنده، رو می‌شه که اوکی حالا قراره از اینکه رنگ آبی رنگ مورد علاقه شخصیته هم یه بامبولی دربیاره. و کاملا قابل پیش‌بینیه که چه بامبولی قراره دربیاره. چون هزار بار این کار رو کرده تا اینجا.

مورد آخر هم اینکه هیچ‌جا با شخصیت‌ها همدلی نداشتم. یعنی یک بار هم نشد که بگم، عه راست می‌گه چرا بقیه به این بنده‌خدا حمله می‌کنن؟ در صورتی که حداقل از نظر من، نکته این نوع نوشتن اینه که هر بار با چرخش ماجرا و تغییر قربانی و... من خواننده باید برگردم به حرف قبلیم و بگم: «نه، انگار حق با اینم هست.»

خلاصه این اثر کلا چیز جدیدی برای ارائه نداشت. چیزهای قدیمی‌ای هم که استفاده کرده بود، شکل کاملی نداشتن.

برای همین 2.5 دادم. یعنی دقیقا روی خط. می‌شه خوندش، ولی احتمالا توی همون زمان کارهای بهتری هست که جای این کار سراغش برم.
      
139

8

(0/1000)

نظرات

چرا انقدر کم؟ 
3

0

وقتی دلایلم رو فهرست می‌کردم از تعداد مجاز نویسه‌های پاسخ بیشتر شد. برای همین به صورت یادداشت برای کتاب واردش کردم.

شرمنده بابت پرحرفیم. 

1

نه لطف کردی که نوشتی.
اصلا هم نظر نیستیم ولی همینکه نقد کردی اثر رو برای من ارزشمنده. 
@mohammad_FaeziFard 

0

بزرگواری.  
 @SAH.Hashemi04 

1