یادداشت کتاب‌فام

کتاب‌فام

کتاب‌فام

11 ساعت پیش

        784 صفحه در ۲۶ ساعت و ۳۰ دقیقه.
‌
"یگانه‌ رسالت اخلاقی رمان شناخت است و رمانی که گوشه‌ای از هستی ناشناخته را نمایان نکند، غیراخلاقی‌ست".
‌
«خواب‌گردها» که اولین و نیز مشهورترین اثر «هرمان بروخ» است، یک سه‌گانه است که «بروخ» نگارش‌اش را در ۱۹۲۸ شروع کرد و در ۱۹۳۲ به پایان برد. در بخش اول این سه‌گانه، با فضایی کاملن داستانی روبه‌رو هستیم که از میانه‌ی کتاب و خصوصن در بخش سوم و پایان کتاب، «بروخ» از این سیر داستانی هرچه بیش‌تر فاصله می‌گیرد و به توصیف‌هایی کاملن فلسفی، روان‌شناختی و عمیقن موشکافانه و بسیار تأثیرگذار روی می‌آورد. آن‌چه موجب شده است «خواب‌گردها»، به‌ویژه در دفتر سوم، کم‌تر رنگ‌وبوی داستانی داشته باشد، پرداختن به مسأله‌ی بیماری فرهنگ اروپا و فروپاشی ارزش‌هاست که بخش گسترده‌ای از دفتر سوم را به اثری فلسفی بدل کرده است.
‌
بخش اول، حول محور یک افسر ارتشی پروسی در ۱۸۸۸، بخش دوم حول محور یک حساب‌دار لوکزامبورگی در ۱۹۱۸ و بخش سوم حول محور یک دلال شراب الزاسی در ۱۹۰۳ رقم می‌خورد. این سه بخش در کنار یک‌دیگر تصویری پانورامایی از جامعه‌ی آلمان و زوال روزافزون ارزش‌های آن که پس از شکست در جنگ جهانی اول، به حدّ اعلای خود رسیده است در مقابل چشم قرار می‌دهد.
‌
«خواب‌گردها» در واقع مکاشفه‌ای‌ست که «هرمان بروخ» خود آن را «تنهایی منِ خویش» می‌نامد. شخصیت‌های اصلی کتاب در دوبخش اول، پایدار به ارزش‌هایی خاص نمایش داده شده‌اند. «بروخ» دشواری‌هایی را که این شخصیت‌ها به عنوان نظامی برای زندگی و ازرش‌ها متحمّل می‌شوند در قبال محیط اجتماعی‌ای که خود را در آن می‌یابند، ناکافی توصیف می‌کند. در بخش اول با رمانتیسیسم «فون پاسنوف»، در بخش دوم با آنارشی «آگوست اِش» و در بخش سوم با واقع‌گرایی هرچه سیاه «ویلهلم اُگِنو» روبه‌رو می‌شویم و در نهایت در همین بخش سوم است که می‌بینیم سویه‌ی غیراخلاقی «اُگِنو»ست که منجر به منفعتش می‌شود. «اُگِنو» در هر عملی پیرو قاعده‌ی غیراخلاقی خویش است و بدون هیچ حسّ پریشان و پشیمانی حتّی مرتکب جنایت نیز می‌شود؛ در نهایت بدون هیچ عذاب وجدانی به نقطه‌ی صفر ارزش‌ها می‌رسد اما این بدین معنا نیست که «بروخ» در مقام ستایش‌ای برمی‌آید، بلکه اورا فرزند خلف زمانه‎ی خویش می‌خواند و جلوداری مناسب برای فاشیسم.

این اثر به سه دوره از تاریخ اروپا می‌پردازد و سال ۱۸۸۸، سال فروپاشی رمانتیک دنیای قدیم، سال ۱۹۱۸، آشفتگی آنارشیستی دوران پیش از جنگ، و سال ۱۹۰۳، نیهیلسم واقع‌نگر فعال شده، را به‌عنوان سه مقطع مهم تاریخی برجسته می‌کند. البته نه برای آن‌که با تکیه بر این سه مقطع، سیر رویدادها را این یا آن‌کونه روایت کند، بلکه می‌خواهد با نگاهی پی‌گیر و منطقی آن‌چیزی را شرح دهد که «بروخ» آن را «فروپاشی ارزش‌ها» می‌نامد.
      
26

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.