یادداشت Ravi

Ravi

Ravi

6 روز پیش

        اولش مطمئن نبودم که چه احساسی باید به این کتاب داشته باشم، ولی کم کم هرچی که پیش رفت بیشتر منو کشید تو خودش و در نهایت برام یه تجربه مرموز و خاص شد.
شخصیت‌های داستان برام عجیب و غریب و دست نیافتنی بودن، در طول داستان با اینکه با شخصیت‌ها آشنا بودن ولی انگار همشون پشت یه لایه از مه بودن هیچوقت اونطور که باید برام واضح نشدن.
شاید تنها شخصیت واضح داستان اریک بود؛ که خودش بود، چیزی که بود رو نشون میداد و می‌گفت آهای من همینم اگه قراره منو دوست داشته باشید پس همینی که هستم رو دوست داشته باشید! علی‌رغم اینکه ظاهرش رو پنهان می‌کرد.
اریک رو در انتها مثل فرانکشتاین دوست داشتم، (شاید اسپویل) شخصیتی که برای خوب بودن فقط به محبت نیاز داشت و این محبت در تمام زندگی ازش دریغ شد، تا زمانی که فقط بخاطر بوسه‌ای روی پیشانی، از تمام عشق و شادیش گذشت تا محبوبش شاد باشه.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.