یادداشت سمی

سمی

سمی

6 روز پیش

        دیرشکوفایی دقیقا به چه معناست؟ به زبان ساده، دیرشکوفا فردی است که توانایی خود را دیرتر از حدانتظار به اجرا در می‌آورد. آن‌ها اغلب استعدادهایی دارند که در ابتدا از دید دیگران پنهان است. 
آن‌ها تلاش نمی‌کنند با حرص و سختی انتظارات والدین یا جامعه را برآورده کنند؛ مسیری دروغین که منجر به فرسودگی و شکنندگی یا حتی افسردگی و بیماری می‌شود.

با تعریف بالا که نویسنده در کتاب آورده و مثال‌های بجا و موثری که از افراد دیرشکوفا بیان کرده، سعی در شناخت این افراد درجامعه برای عموم دارد و اینکه شاید خودمان هم در این دسته قرار گرفته باشیم. کسانی‌که استعداد و توانایی‌های خود را بنا به دلایلی دیر کشف و پیگیری می‌کنند.

نویسنده در نُه فصل به این موضوع می‌پردازد. دو فصل اول در مورد اینکه چرا فردی به این مرحله می‌رسد و در مقابل چه هزینه‌هایی را برای خود و جامعه متقبل می‌شود.
فصل سوم زمان سنج منعطف‌تر برای توسعه انسانی؛ به این معنا که این موضوع می‌تواند انسان را در تمام مراحل زندگی حمایت کند. چرا که می‌دانیم کودک ادراکات جدید بیشتری نسبت به بالغ میان‌سال خواهد داشت؛ اما فاقد زمینه‌ای است که ادراکات جدید را به بینش‌های خلاقانه‌ی مفید یا عملکرد خلاقانه تبدیل می‌کند.
در فصل چهارم و پنجم به نقاط قوت و طبعأ مزایای دیر شکوفایی پرداخته شده است. اولین نقطه قوت کنجکاوی، دومین شفقت و سومین تاب‌آوری است. نویسنده کامل این سه مورد را توضیح داده است. 
فصل ششم رها کردن هرآنچه که به ضرر است. به این معنا که ممکن است به رغم اشتیاق فرهنگی یا تربیت مبنی بر مصمم بودن، شرایطی وجود داشته باشد که استقامت ناهنجار باشد. 
در فصل هفتم هم نویسنده از خودناباوری به عنوان یک قدرت برتری برای این افراد به خوبی توضیح داده و دفاع کرده است.
در فصل هشتم هم از این موضوع صحبت شده که ما همواره در حال یادگیری و کسب تجارب جدید هستیم. علایق خود را دنبال کنیم تا اشتیاق تازه‌ای را برای ادامه زندگی داشته باشیم. 
فصل نهم بی‌نهایت مثال از افراد خود شکوفا دارد با بررسی زندگی آن‌ها در دراز مدت، بیان تفاوت تقدیر و سرنوشت و تاثیری که دانستن تفاوت این دو واژه در زندگی خواهد داشت.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.