یادداشت زهرا ساعدی
5 روز پیش
کتاب درمورد پسری به اسم جک است که در اردوگاه تفریحی از خواب بیدار میشود و میبیند مادرش نیست و از آن به بعد تکوتنها دنبال مادرش میگردد. داستان برای من پرکشش و جذاب بود و وقتی کتاب را شروع کردم، نتوانستم زمین بگذارمش و دو ساعته خواندمش. با پیش رفتن داستان میفهمیم مادر جک اختلال دوقطبی دارد و بارها جک را ول کرده و پدری هم در کار نیست. مسیر جک و مشکلاتی که برایش پیش میآمد چندان دور از واقعیت نبود و نویسنده هم گفته مسیر حرکت جک را خودش طی کرده که همه چیز دقیق باشد. آنچه باورش کمی برام سخت بود وفاداری سرسختانه جک به مادرش با وجود خلق نه چندان خوب مادرش بود. پایانبندی هم کمی زیاد خوب و خوش بود اما راضیکننده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.