یادداشت فاطمه خوران🇮🇷🇵🇸

افسانه ی گیلگمش: کهن ترین حماسه ی بشری
        چیز زیادی نمی‌شه در مورد خود اثر گفت چون ترجمه یه متن فوق العاده قدیمی و مربوط به چند هزار سال پیشه. با این حال یه چیزی برام اذیت کننده بود و اونم این بود که وقتی دو نفر به هم می‌رسیدن و قرار می‌شد ماجرایی تعریف بشه دوباره همون جملاتی که تو ص قبلی یا دو ص قبلی نوشته شده بود عینا تکرار می‌شد. انگار انسان‌های قدیم چیزی به اسم خلاصه کردن بحث موقع روایت کردن داستان نداشتن.
موضوع بعدی سخنان فردی به اسم حمید حمید در ابتدای کتاب هست که با عنوان وجیزه‌ای بر افسانه گیلگمش پهلوان به تاریخ ۱۳۴۰/۱۰/۱۵ تنظیم شده. چیزی که توی این متن نظر منو جلب کرد این بود که این بزرگوار اصرار داشته به ملت بقبولونه که طوفان نوح چیزی به جز یه داستان ساختگی که کاهنان معابد ساختن نیست و تورات و انجیل و قرآن هم این داستان رو گرفتن و تبدیل به اعتقادات خودشون کردن. برام جالب بود که حتی ذره ای تلاش نکرده به این فکر کنه که شاید این داستان واقعیه و به این دلیله که هم در افسانه‌های بابلی و سومری و هم در تورات و انجیل و قرآن اومده.

در آخر لازمه به ظاهر کتاب اشاره کنم. کاغذ‌های کتاب تماما کاغذ کرافت بودن که این به نوع خودش بسیار برام جالب بود و حس قدیمی بودن رو بهتر منتقل می‌کرد.
      
14

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.