یادداشت یک دوست

یک دوست

1403/6/29

کیمیاگر
        این اولین کتابی بود که از این نویسنده میخوندم و گاهی اسمشون به چشمم میخورده. درباره کیمیاگر در یک کلام میشه گفت کتاب پر باری بود،یک روایت واقعی مباحثه های بسیار شنیدنی مباحثاتی در روایت اختلاف های اهل تسنن و تشیع که در شروع منو مشتاق به شنیدن می کرد این مباحثات در قصر هارون  صورت میگرفت از یک طرف عالمان اهل تسنن و از طرفی دیگر زنی به نام نورا  و شنونده مردم و  نویسنده تونسته بود داستان رو به بهترین شکل برای مخاطب فضا سازی کنه از یه جایی به بعد من نصفه برای یه مدت رهاش کردم و دوباره ادامه دادم تو شروع دوباره حس کردم  اون کشش خواستی که باید رو نداره انگار که به روند خسته کننده داستان همون قصر بود برگشتم و شاید این دلیلی بود که بیشتر افراد در نظرات چهار ستاره دادند حس میکردم در حال از دست دادن علاقم نسبت به خواندش هستم که دوباره با  ادامه دادنش توی همون لحظه حس کردم به طوری دوباره وارد جو داستان شدم  انگیزه برگشت و من همون ساعت تا اخرش رو خوندم یعنی جوری که بهم لذت داد  درسته بیشتر مکان داستان توی قصر و در حال مباحثه شکل میگیره ولی واقعا جذابه و با اینکه دیده نمیشه ولی زیر لایه هاش یه هیجانی هم وجود داره که برای من باعث شور و شوق ادامه دادن شده بود من دوستش داشتم حس کلمه که میگم پربار بود رو واقعا حس می کردم و مکانی که نویسنده تو رو با خودش میبره  یعنی گذشته قرن دوم هجری
 در نهایت یک کتاب جذاب دیگه به پایان رسید. 
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.