یادداشت محمدرضا زائری
1400/9/16
کتاب مشهور «امیل» یکی از مهمترین آثار «ژان راک روسو» متفکر و نویسنده بزرگ فرانسوی قرن هجدهم (متولد ژنو) است که با همراهی ولتر، دیدرو، منتسکیو و کانت تحولات بزرگ فکری و فرهنگی عصر روشنگری را رقم زد. کتاب معروف او «قرارداد اجتماعی» پایههای حکومت دموکراتیک را در اروپا طرح ریزی کرد و زمینه ساز انقلاب فرانسه شد، کتاب «اعترافات» و برخی از نوشتههای دیگر او مکتب رمانتیسم را شکل داد و در ایجاد جریان جدید ادبی اثر داشت و کتاب «امیل» او شالوده اساسی نظام تعلیم و تربیت مدرن را شکل بخشید. این کتاب در زمان انتشار (۲۵۸ سال قبل) موجب واکنشهای گسترده ای شد و مخالفتهای شدیدی از سوی حاکمان و اشراف در پی داشت، چنانکه در زادگاهش سوزانده شد و موجب آوارگی او گردید، اما به زودی مخاطبان خود را یافت و شناخته شد و پس از آن تا کنون همواره به عنوان یک کتاب مهم و کلاسیک بازنشر یافته و به زبانهای مختلف ترجمه شده است. روسو که اندیشمندی آرمان گرا ، آزادیخواه ، عدالت طلب و منتقد است بسیاری از مشکلات اجتماعی را ناشی از فقدان نگاه صحیح انسان و نظام مطلوب در تربیت انسانی میداند و در این کتاب به تبعیت از افلاطون بر اهمیت و نقش تربیت تاکید میکند و آن را هنری والا و ارجمند برمیشمارد که پایه و اساس سعادت بشری است. این کتاب اثر گذار و جریان ساز تاریخی مانند برخی کتابهای مهم دیگر در پی یک پیشنهاد و درخواست تالیف شده و روسو در ابتدا برای پاسخ دادن به خواسته بانویی نوشتن یادداشتهای مختصر را آغاز کرده بود اما در میانه کار تصمیم گرفت که چیزی مفصلتر بنویسد؛«از قدیم الایام تا امروز تمام مردم علیه آموزش و پرورشی که بدان عمل میشده است اعتراض کردهاند، ولی هیچ کس در صدد بر نیامده است روش بهتری پیشنهاد کند، علما و ادبای عصر ما بیشتر میکوشند خراب کنند تا آباد. با وجود انتشار این همه رساله گوناگون هیچکس راجع به طرز آدم تربیت کردن چیزی ننوشته است و من نگرانم که مبادا بعد از من هم کس دیگری راجع به آن چیزی ننویسد». وی که در این کتاب خود را مربی کودکی یتیم تصور کرده است، او را «امیل» مینامد و در فصول مختلف کتاب (پنج بخش) از دوران نوزادی وی شروع میکند و به جوانی و ازدواجش میرسد و در همه این مراحل بیش از هر چیزی به ضرورت بازگشت به طبیعت و دوری از عادات غلط اجتماعی تاکید دارد. هرچند این کتاب را به طور طبیعی نمیتوان اثری مطلق و بی عیب دانست- و جدا از ایرادهایی که بر زندگی شخصی و خانوادگی و مسائل اخلاقی روسو گرفتهاند، انتقادهایی هم به متن این کتاب وارد شده-اما در عین حال همچنان اهمیت و ارزش این کتاب به جای خود محفوظ است. روسو که بیش از هر چیزی به تعقل و اندیشیدن اصالت میداد، بسیار عملگرا بود و میگفت «آدمی وقتی بیش از حد متوسل به کلمات میشود پیداست که نمیتواند دست به عمل بزند» و از همین رو مسیر تربیت فرزندان را در میدان عمل جستجو میکرد و معتقد بود که پدران و مادران و مربیان باید به جای سخن گفتن و موعظه کردن خود رفتاری شایسته داشته باشند. او باور داشت که «کسی که نمیتواند وظایف پدری را انجام دهد، حق ندارد پدر شود» و میگفت:«از مادران شروع کنید، آن وقت از تغییراتی که حاصل میشود تعجب خواهید کرد». بسیاری از مبانی فکری او کاملاً بر باورهای اسلامی منطبق است؛ مانند توجه به فطرت و نقش انسان در تخریب نظام طبیعی جهان. به عنوان مثال وی در این کتاب نوشته «هرچه از ید خالق عالم -جل شأنه- بیرون میآید از عیب و نقص مبراست، ولی به محض اینکه به دست اولاد آدم رسید فاسد میشود» که دقیقاً به مضمون آیه شریفه «ظهر الفساد فی البر و البحر» انطباق دارد. او در موضوعات اعتقادی و دینی والدین و مربیان را تنها به تمرکز بر اساس وبنیان مشترک ایمان به وجود خالق مطلق و پرورش باورهای معنوی و فطری عمومی در دوران کودکی توصیه میکند و ترجیح میدهد مسائل فرعی و جزئیات به سالهای پس از نوجوانی واگذار شوند. ترجمه فارسی مرحوم غلامحسین زیرک زاده از این کتاب (سال ۱۳۲۸) تاکنون بارها از سوی ناشران مختلف به چاپ رسیده و همچنان در بازار نشر خوانند گان و مشتاقان خود را دارد. (به تاریخ ۱۳۹۹/۱۰/۱۳ از سری یادداشتهای روزنامه شهرآرا)
(0/1000)
1403/3/5
0