یادداشت زینب شوندی
1404/4/2
سفر ناگهانی اردیبهشت ماهم به ترکیه به بهانهی شرکت در همایشی در خصوص فلسطین، برایم فرصتی بود برای آشنایی بیشتر با واقعیتهای جهان اسلام. از خلال گفتوگوهایی که با نمایندگان کشورهای مختلف درمورد فلسطین و ایران و ... در همایش مذکور داشتم، واقعیت توی صورتم خورد که دیوارهای مفهومی که تحت عنوان جهان اسلام برای خود برساختهایم یا برایمان ساختهاند، یک قلعهیِ فرضیِ خودساخته است. همین زمینه رغبتم به آشنایی بیشتر با این مفهموم به مثابه یک واقعیت را فراهم کرد. بدیهی است که بخش قابل توجهی از آن را کشورهای عربی تشکیل میدهند و این کتاب هم به همین دلیل شد یکی از موارد تیک خوردهی لیست خریدم از نمایشگاه کتاب امسال. کتاب را یک روزنامهنگار هندی تبار نوشته است؛ اما باید اعتراف کنم چهارچوب بندی و سیر روایت مشخص کتاب از نمونههای آکادمکیش، کم نمیآورد. نوشته شدن کتاب در سال ۱۳۹۹، یکی دیگر از دلایل جذابیت این کتاب است؛ وقتی کتابی درباره خاورمیانه نوشته میشود، در این منطقهی ناآرامِ پیوسته در حال تحول، نمیتواند خیلی هم عمر کند و تند به تند بیات میشود. هر چند حتی این کتاب تازه چاپ هم، اکنون و در خرداد ۱۴۰۴، از سرعت رخداد وقایع عقب مانده است؛ بر ای مثال آنجا که احتمال موفقیت تحریر الشام در سوریه و احتمال حمله آمریکا بخاطر اسراییل به ایران را صفر میداند. هر چند دو گزارهی مورد تاکید نویسنده مثال نقض دارند، اما این چیزی از خواندنی بودن این کتاب کم نمیکند؛ چرا که گزارههای مورد تاکید نویسنده مشروط به وقوع شرطهایی هستند و طبیعی است که در فقدان شروط مد نظر نویسنده، نتایج نیز حاصل نشوند. ذوق روزنامهنگارانهی نویسنده خود را در نقل قولهای گزارشگونهای که از افراد میکند نشان میدهد و این گریز های گاه و بیگاه، به مثلا فلان شاعر سوری یا فلان جوان اهل ذوق فلسطینی که روزی دردلی نوشته، کتاب را قبراق و منعطف نگاه میدارد. در کل میتوان گفت در این موضوع بکر، این کتاب جزو خواندنیهاست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.