یادداشت فاطمه ملکی
دیروز
کتاب هزار خورشید تابان (A Thousand Splendid Suns) اثر خالد حسینی، نویسنده افغانستانی که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، داستانی عمیق و تاثیرگذار از زندگی زنان افغان در دورههای مختلف تاریخی، بهخصوص در دوران جنگ و حضور طالبان است. هزار خورشید تابان با ترجمۀ مهدی غبرایی که یکی از ترجمههای خوب است توسط انتشارات ثالث روانۀ بازار نشر شده است. حسینی در این اثر خود، نشان میدهد که چگونه سرنوشت افراد در بستر تاریخ و اتفاقات سیاسی رقم میخورد، اما همزمان بر اهمیت انتخابها و اقدامات انسانی نیز تأکید میکند. خلاصه داستان: رمان هزار خورشید تابان، داستان زندگی دو زن افغان به نامهای «مریم» و «لیلا» را دنبال میکند که سرنوشتشان به شکلی غیرمنتظره در شهر کابل به هم گره میخورد. شخصیت اول؛ مریم، دختری که در روستایی دورافتاده و به دور از چشم جامعه، حاصل یک عشق نامشروع پدرش با زنی خدمتکار است. او از کودکی احساس تنهایی و طردشدگی میکند و در نهایت بعد از فوت ماردش، مجبور میشود با مردی بهنام رشید {شخصیت دوم} که مسن است و در کابل زندگی میکند، بهاجبار ازدواج کند. زندگی مریم در کابل پر از سختی، تنهایی و تحقیر است و او در حسرت داشتن فرزندی میسوزد. شخصیت سوم؛ لیلا، دختری جوان و باهوش از خانوادهای تحصیلکرده در کابل. او آرزوهای بزرگی دارد و برخلاف بسیاری از زنان همعصر خود، میخواهد تحصیل کند و در جامعه نقش داشته باشد. لیلا عاشق مرد جوانی به نام طارق میشود، اما با وقوع جنگ و در جریان حملات، پدر و مادرش را از دست میدهد و طارق نیز زخمی و گم میشود. لیلا که باردار است و تنها و بیکس مانده، به ناچار به خانه رشید پناه میبرد و با مریم روبرو میشود. موضوعات اصلی که نویسنده میخواهد در این کتاب به مخاطب بشناساند، عبارتند از: 1. تاثیر جنگ و حضور طالبان: خالد حسینی به خوبی نشان میدهد (در کتاب بادبادک باز هم به خوبی عیان است) که چگونه جنگهای داخلی و روی کار آمدن طالبان بر زندگی روزمره مردم، بهخصوص زنان، تأثیر ویرانگر گذاشته است. قوانین سختگیرانه، ممنوعیت تحصیل و کار زنان و ایجاد فضایی از ترس و خفقان، هستۀ اصلی روایت است. 2. قدرتِ تابآوری زنان: رمان به شدت بر قدرت درونی، استقامت، صبر و توانایی زنان افغان در مواجهه با ناملایمات، خشونت، تبعیض و شرایط سخت زندگی تمرکز دارد. مریم و لیلا با وجود تمام سختیها، برای بقا و محافظت از آنچه برایشان ارزشمند است، میجنگند. 3. مادرانگی: مفهوم مادرانگی، چه مادری بیولوژیکی و چه مادرانه به معنای عام از عناصر کلیدی داستان هستند. رابطۀ پیچیده مریم و لیلا که ابتدا با حسادت و رقابت آغاز میشود، به مرور زمان به یک پیوند عمیق و مادرانه تبدیل میشود. کتاب خالد حسینی اثری ارزشمند است. به این دلیل که خالد حسینی در اثر خود تلاش کرده تا تصویر واقعگرایانهای از جامعۀ افغانستان، فرهنگ و رسم و رسوم مردم در آن دههها را ارائه دهد. او در این اثر شخصیتپردازی باورپذیری از لیلا و مریم با فراز و نشیبهای زندگیشان آورده است. روایتهای حسینی بسیار پرکشش است و خواننده را تا آخرین صفحۀ کتاب با خود همراه میکند. با این حال از نگاه من خواننده، نقدهای جزئی به این کتاب وارد است. رنجهایی که حسینی در رمان خود آورده گاهی بیش از حد غمانگیز و تلخ به نظر میرسند. این نویسنده در آثار خود- بادبادک باز، هزار خورشید تابان و ندای کوهستان_ همواره تمرکز خود را بیشتر بر روی سختی و رنج گذاشته است. البته این رویکرد برای انتقال رنج و مصیبت به خواننده است اما گاهی بیش از اندازه و خسته کننده شده است. بخش گرههای داستان در نیمههای دوم کتاب قابل فهمیدن است و حس تعلیق برای مخاطب را از بین برده است. شخصیت دوم یعنی رشید به عنوان فردی ضد قهرمان، تک بعدی و گاها نفرتانگیز است اما میشد خالد حسینی ابعاد و پیچیدگیهای درونی بیشتری از این شخصیت برای مخاطب ارائه دهد. با این حال، کتاب هزار خورشید تابان اثری ارزشمند است که توانسته دریچهای از زندگی زنان افغان را به مخاطبین باز کند... ________________________________ فاطمه ملکی 9 تیرماه 1404
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.